۲۶۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دلنوشته مهدوی» ثبت شده است

بی همگان به سر شود، بی تو به سر نمی شود

244y

 

بی همگان به سر شود،

بی تو به سر نمی شود

 

**اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج**

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • سه شنبه ۲۵ مهر ۹۶

او می آید...

{منبرک و دلنوشته مهدوی - شماره 13}

 

او با کوله باری از صبر می آید، او شمشیر علی(علیه السلام) را در دست می گیرد تا نامردان را سرکوب کند و برای هدایت مردمان قرآن را می آورد، او مثل ستاره ای درخشان در تیره ترین شب و مثل کوه بلندی در جنگل وحشت انگیز ظاهر می شود. او با قرآن محمد(صلی الله علیه و آله) در سینه و شمشیر علی(علیه السلام) در دست و با مِهر زهرا (سلام الله علیها) و صبر حسن(علیه السلام) و شجاعت حسین(علیه السلام) می آید.

سر تا پای او نبوت و ولایت است. او صفات همه پیامبران را با خود به همراه دارد. او با ظهورش دین را بر همه جهان حکم فرما می سازد و قیامش مانند قیامت و از بین برنده ی همه گناهان، و نامش از بین برنده ی همه نامردی هاست و سرانجام اوست که کافران را به سزای اعمالشان می رساند و رسالت پیامبران و زحمات آنان را نتیجه می بخشد. همه مسلمانان چشم انتظارند.آقای من، پس کی می آیی؟ بیا که به انتظارمان میخندند...

 

13j

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • پنجشنبه ۲۰ مهر ۹۶

حال خوب یعنی...

201y

 

حال خوب یعنی «مـــــن»...

که به هر حال «تـــــو» را میخواهم...

 

**اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج**

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • سه شنبه ۱۸ مهر ۹۶

آن سوی فاصله ها

{منبرک و دلنوشته مهدوی - شماره 12}

 

مولایم

دلم برای ورود تو لحظه شماری میکند و حنجره ام تو را فریاد میزند، تو که تجلی عشقی. قنوتم را طولانی میکنم تا تو نیمه شبی برای آن دعا کنی. کوچه های غریب بی کسی را آب و جارو میکنم تا تو صبحی زود از آن کوچه عبور کنی.

هر روز چراغ دلم را با «جامعه کبیره» روشن می کنم و سفره افطارم را با «آل یاسین» و «عهد» تزیین میکنم، برای ظهور تو هر روز پای درد «کمیل» می نشینم. نمیدانم آخرین ایستگاه «توسل» چه هیجانی دارد که مرا با خود تا آن سوی فاصله ها می برد و صبح آدینه چه صفایی دارد، که صبح آسمانش پر از «ندبه» است.

مولایم...! بی تو دفتر دلمان پر است از مشق های انتظار و من با دلم می خواهم آن روز که می آیی زیباترین مدال ایثار را تقدیم نگاه تو کنم.

 

12j

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • سه شنبه ۱۱ مهر ۹۶

بزرگترین عذاب

{منبرک و دلنوشته مهدوی - شماره 11}

 

زمانی که اراده خدا بر این امر واقع شد که بر قومی عذاب نازل کنه، بعد از مدتی مشاهده کردند که هیچ عذابی وارد نشد! و اوضاع آرامه... پیامبر قوم، از خدا پرسید: ماجرا چیست؟

خطاب آمد: «ای نبی من! عذابی بالاتر از اینکه لذت مناجاتم را از دل خلائق بیرون ببرم، در خزانه ی خود سراغ نداشتم و اکنون این جماعت را به همان عذاب و بلا مبتلا کرده ام.»

آهای جماعت! در این روزگار هم بزرگترین عذاب و شکنجه ی خدا اینه که « یاد امام زمان عجل الله فرجه » در دل ما، جایی نداره و خلائق، صاحبشون رو فراموش کرده اند...

[روز عالم سوز / ص284]

 

11j

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • پنجشنبه ۶ مهر ۹۶

هیچکس به من نگفت...

{منبرک و دلنوشته مهدوی - شماره 10}

 

که چرا نشسته ای در هنگام شنیدن آن نام زیبا که قیام را خاطره آور است...

و من... چه بسیار تو را شنیده ام و تکانی نخورده ام...

به من نگفتند

امام صادق علیه السلام وقتی نام زیبایت را می شنید، تمام قد می ایستاد...

آن عالم پاک دل؛ آیت الله صافی، وقتی در مجلسی که همه قیام کردند، عذر آورد که «من پیرم و پاهایم طاقت ایستادن ندارد! ببخشید.» اما بعد از لحظه ای تا مجری نام مبارک تان را به زبان آورد، ناگاه با همه ی زحمتش روی دو پا ایستاد در حالی که بسیاری مثل من نشسته بودند و غافل...

آری! او به خود نگفت که بنشین وقتی که همه نشسته اند! شاید خوب می دانست کسی که حاضر نیست از جایش برخیزد چگونه میخواهد منتظرت باشد؟! که "انتظار" به انتظار نماندن است و بس...

منتظران غائب، غائبند

و منتظران قائم، قائم...

لبّیکَ یا قائم آل محمَّد...

[هیچ کس به من نگفت/ص56]

 

10j

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • سه شنبه ۴ مهر ۹۶

امام زمان که نمیاد آدمای مومن و عوام غیر مومن رو بُکشه...

{منبرک و دلنوشته مهدوی - شماره 9}

 

استاد پناهیان : امام زمان که نمیاد آدمای مؤمن و عوام غیر مؤمن رو بُکشه؛ حتی ایشون نمیاد که گناهکارا رو بکشه، بلکه خیلی از گناهکارها با اومدن ایشون، آدمای خوبی میشن؛ کشتن، قاعده ای داره! حتی قرار نیست بعضی از گناهکارایی که با اومدن ایشون هم خوب نشدند، کشته بشن...

بله، نباید موضوع شمشیر رو لز عملیات اصلاحی حضرت، حذف کرد! چرا که مستکبران هیچ زبونی جز زبون زور نمی فهمند... برای تامین امنیت جامعه، ترسوندن مستکبران از شمشیر عدالت یک اصل اساسی به حساب میاد، چرا که این طائفه جز با گردن های شکسته، سر تعظیم فرود نمی آورند! تنها در اینصورت است که جامعه روی آرامش خواهد دید...

[انتظار عامیانه، عالمانه،عارفانه/ص30]

 

9j

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • يكشنبه ۲ مهر ۹۶

... آه از یاران ...

{منبرک و دلنوشته مهدوی - شماره 8}

 

امام علی علیه السلام می فرمود: « چقدر با شما (کوفیان) مدارا کنم؟! چونان مدارا کردن با شتران نوباری که از سنگینی بار، پشتشان زخم شده و مانند وصله زدن لباسهای فرسوده ای که هرگاه از جانبی زخمش را بدوزند، از سوی دیگر پاره میشود! هر وقت دسته ای از لشگریان شام (سپاه معاویه) به شما حمله میکند هر کدام از شما به خانه رفته، درب خانه تان را می بندید و چون سوسمار در سوراخ خود میخزید و چون کفتار در لانه می آرامید!! »

[خطبه 69 - نهج البلاغه]

فکر کنم شما هم متوجه لحن امام شده ای... انصافاً غریبونه ست... آدمای شُل و وِل رو یکبار به «شترهای ضعیف» (کسی که از زیر کار، شونه خالی میکنه) و یکبار به «لباسهای پوسیده» (کسی که فرسوده و غیر قابل استفاده شده) تشبیه می فرمایند!

نکنه ما هم اینجوری باشیم واسه اماممون...

......بدون شرح!.....

 

8j

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • پنجشنبه ۳۰ شهریور ۹۶

یه منتظر واقعی

{منبرک و دلنوشته مهدوی - شماره 7}

 

1- "جون عزیز نیست"؛

محمد بن بشیر در همان ایام محرم، پسرش به دست کفار اسیر شد. وقتی خبر به امام حسین(علیه السلام) رسید، حضرت از او خواستند که برود و هدیه ای یا پولی به آنان دهد تا آزاد شود ولی او گفت: درنده های بیابان زنده زنده مرا بخورند، اگر من چنین کاری بکنم. پسرم گرفتار است، باشد، مگر پسر من از شما عزیزتر است؟

[بحارالانوار ج44]

2- "اسیر پول نیست"؛

مردی صابون فروش، خیلی علاقه به دیدن امام زمان داشت. بالاخره قرار شد روزی توسط یکی از ابدال به خدمت امام زمان(عجل الله فرجه) برسند. در مسیر باران گرفت و مدام به فکر صابون هایش بود که لِه و خراب شده اند. وقتی خدمت حضرت رسیدند، امام فرمود او را برگردانید، همانا او مرد صابونی است...

3- "توی کسب و کارش دقت داره و حسّاسه"؛ مثل داستان پیرمرد قفل ساز...

4- "برای آوردنِ امامش بیکار نمیشینه"؛ چرا که افضل الاعمال، انتظار الفرج...

5- "برا ظهور امامش زیاد دعا میکنه"

 

7j

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • يكشنبه ۲۶ شهریور ۹۶

کار کردن برای امام زمان

{منبرک و دلنوشته مهدوی - شماره 6}

 

فرض کنید یه آدم فقیر کنار یه آدم ثروتمند خونه داره. در واقع دو تا همسایه اند که یکی پولداره یکی بی پول.

اونی که بی پوله هر روز که میره برای خونشون نون بخره، برای همسایه پولدارشم میخره. بنظرتون بعد از یه مدت چی میشه؟ همسایه ثروتمنده به فکر میوفته که خب دیگه، حالا نوبت منه که لطف اینو جبران کنم. و چقدر هم که دستش بازه برای جبران کردن...

شماهارو نمیدونم اما من خودم امتحان کردم، با همین کارهای کوچکم و هدیه دادن برا آقا صاحب الزمان...

از همین صلوات فرستادن ها... ار همین مطالب کوچک نوشتن ها... صدقه دادن ها... جالبه که گره های زندگیم خیلی راحت و بی دردسر باز میشن... حضور آقا رو احساس میکنم در برطرف شدن مشکلاتم... امتحان کنید، ضرر نمیکنید...

[استاد علی اکبر رائفی پور]

 

6j

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • شنبه ۲۵ شهریور ۹۶
امام صادق (علیه السلام) :
هر کس خوشحال می شود و دوست دارد که در شمار یاران حضرت مهدی باشد، باید سه ویژگی داشته باشد: منتظر بودن، با وَرَع بودن، اخلاق بزرگوارانه داشتن.
(ورع یعنی دوری از گناه، تقوا داشتن و دوری از مکروهات و شُبَهات)
طبقه بندی موضوعات
آرشیو مطالب