اصلاً چه آرزویی بهتر از تو؟
**اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج**
منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)
اصلاً چه آرزویی بهتر از تو؟
**اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج**
منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)
أیْنَ هادِمُ أَبنِیَةِ الشِّرکِ و النِّفاقِ
کجاست ویران کننده بناهای شرک و نفاق
[دعای ندبه]
**اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج**
**********
اندوه بزرگیست زمانی که نباشی...
از لحظه آمدنم به این جهان چیزی به یاد ندارم؛ اما میدانم که هر چه بود گذشت...
کودکی ام با آن همه هیاهوی کودکانه...
نوجوانی ام با آن همه شور و نشاط و طعم تجربه های جدید...
و جوانی ام، که ساعتها در کشمکش شناخت حق و باطل از هم پیشی گرفتند و فقط و فقط گذشتند...
این عمر ماست که میگذرد. میبینید؟؟؟
لمس میکنید؟؟؟
هرچه به مرگ نزدیکتر میشوم، اندوه نبودنت بیشتر و بیشتر حس میشود.
خدایا، این اندوه را از این امت به حضور آن حضرت برطرف کن، و در ظهورش براى ما شتاب فرما، که دیگران ظهورش را دور مى بینند، و ما نزدیک می بینیم، به مهربانى ات اى مهربان ترین مهربانان. [فرازی از دعای عهد]
منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)
و باران
کاش خبر از آمدنت میداد...
**اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج**
**********
من اهل سرزمینی بسیار زیبا و باشکوه هستم. سرزمینی حاصلخیز، با رودهای پر آب، آب و هوایی معتدل و ابرهای پر بارش که هیچ زمین لم یزرعی در آن وجود ندارد.
در شهرهای زیبا و آباد ما، بالای شهر و پایین شهر معنا ندارد؛ هیچ کجا حرفی از گرانی و مشکلات اقتصادی نمیشنوی، چون ما توانسته ایم به تمامی ذخائر و معادن با ارزش زمین دست پیدا کنیم و همه مردم در ناز و نعمت و ثروت غرقند.
همه مردم سرزمین من سالم و تندرست اند و عمرهای طولانی دارند. در اینجا هیچ مریض و معلولی وجود ندارد و سالهاست که علی رغم آمار بالای زاد و ولد، هیچ بچه ناقصی به دنیا نیامده است.
دادگاه ها و محاکم سرزمین من همیشه خلوت اند؛ چون مردم با اخلاق ما، حقوق یکدیگر را رعایت میکنند. در شهرهای ما چنان امنیتی وجود دارد که زنان و دختران، میتوانند بدون هیچ ترسی، به شرق و غرب این سرزمین پهناور سفر کنند.
مردم سرزمین من همگی فرهیخته و عالم اند؛ آنچنان که زنان خانه دار در خانه های خود بر اساس قرآن و سیره اهل بیت، قضاوت میکنند.
همه اینها به کنار! میدانی گرانبهاترین دارایی و ثروت ما در این سرزمین چیست؟ گرانبهاترین دارایی ما، حاکم و رهبر ماست؛ رهبری که رفاه و ثروت و آسایش و امنیت ما در سایه حکومت او به دست آمده است. رهبری که عادل، عالم، مهربان، و در یک کلام دارای تمام فضایل اخلاقی در بالاترین حد ممکن است.
شاید فکر کنی من ساکن سرزمینی رویایی در سیاره ای دیگرم. اما اینطور نیست! من اهل و ساکن همین کره خاکی زمینم. من شهروند خوشبخت سرزمینی بهشتی، در دولت کریمه موعود آخرالزمان، حضرت مهدی ام...
منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)
أیْنَ قاصِمُ شَوکَةِ المُعتَدِینَ
کجاست در هم شکننده شوکت متجاوزان
[دعای ندبه]
**اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج**
منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)
أیْنَ المُؤَمَّلُ لِاِحیاءِ الکِتابِ وَ حُدُودِهِ
کجاست آن آرزو شده برای زنده کردن قرآن و حدود آن
[دعای ندبه]
**اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج**
**********
کسی که درباره پول و دستمزدش زیاد اصرار نمی کند و خیال می کند دیگران انصاف و شعور دارند،
احمق نیست، عزت نفس دارد.
کسی که برای شنیدن حرف ها و شعرها و قصه ها و اثار هنری یک جوان بی تجربه وقت می گذارد و حوصله به خرج می دهد،
احمق نیست، انسان است.
کسی که به موقع می آید و برای با کلاس بودن، عده ای را منتظر نمی گذارد،
احمق نیست، منظم و محترم است.
کسی که به دیگران اعتماد می کند و آنها را سر سفره خود می نشاند و به خانه اش راه می دهد یا به محفل دوستانه و چای و قهوه ای دعوت می کند و صمیمانه و دوستانه رفتار میکند،
احمق نیست، متواضع و مهربان است.
کسی که برای حل مشکلات دیگران به آنها پول قرض می دهد یا ضامن وام آنها می شود و به دروغ نمی گوید که ندارم و گرفتارم،
احمق نیست. کریم و جوانمرد است.
کسی که از معایب و کاستی های دیگران، درمی گذرد و بدی ها را نادیده می گیرد،
احمق نیست. شریف است.
کسی که در مقابل بی ادبی و بی شخصیتی دیگران با تواضع و محترمانه صحبت می کند و مانند آنها توهین و بددهنی نمیکند،
احمق نیست. مودب و باشخصیت است...
انسان بودن هزینه سنگینی دارد...
منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)
عاقبت...
گِرِه ظهور باز خواهد شد...
**اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج**
**********
کاش من هم شاعر بودم...
کاش می توانستم واژه های آشفته ای را که از فراق بر زبان می آورم، کنار هم بچینم و کمی شرح حال دهم برای آنهایی که نمی توانند بفهمند سکوت غروب های جمعه یعنی چه؟
آن وقت شعرهای تب دارم را روی تن زمخت دیوارهای این شهر می چسباندم تا شاید کسی با خواندنشان رحم بر حال من کند و نشانی از تو بیابد.
شاید هم تمامش را در دفتری ثبت میکردم و با آمدنت غزل های وصال را جایگزین تلخی اشعار فراق میکردم.
شاید هم شعرهایم را بعد از آمدنت در نیمه شبی، تنها برای خودت نجوا میکردم تا شاید سنگینی سالهای نبودنت را یک شبه کنار خودت سبک کنم و تو شاهد اشک هایی باشی که همیشه آرزویم بود مقابل تو جاری شوند...
و تو دستهای گرمت را سد اشک هایم کنی و چون خورشید، نم زمین خیس گونه ام را بستانی و تا رنگین کمان لبخندم را نبینی، آشفته نگاهم کنی و تو نظاره گر من باشی و با حرف حرف سخنانت آباد کنی حال ویرانم را
که فرزندم
منم پدر
آمده ام دیگر...
منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)
أیْنَ المُتَخَیَّرُ لاِعادَةِ المِلَّةِ وَالشَّریعَةِ
کجاست آن برگزیده برای بازگرداندن دین و شریعت
[دعای ندبه]
**اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج**
**********
ورود امام زمان ممنوع!!!
شوخی نبود که، شب عروسی بود!
همان شبی که هزار شب نمیشود
همان شبی که همه به هم محرمند...
همان شبی که وقتی عروس بله میگوید، به تمامی مردان داخل تالار محرم میشود!
همان شبی که فراموش میشود عالم محضر خداست...
آهان یادم آمد!
این تالار محضر خدا نیست، تا میتوانید
معصیت کنید!
همان شبی که داماد هم آرایش میکند...
همه و همه آمدند...
اما ای کاش امام زمانمان هم می آمد، حق پدری دارد بر ما...!
مگر میشود او نباشد؟!
عروس برایش کارت دعوت نفرستاده بود، اما آقا آمده بود...
به تالار که رسید سر در تالار نوشته بودند: ورود امام زمان ممنوع!!!
دورترها ایستاد و گفت: دخترم عروسیت مبارک ولی...
ای کاش کاری میکردی تا من هم میتوانستم بیایم...
مگر میشود شب عروسی دختر، پدر نیاید؟! من آمدم اما...
گوشه ای نشست و برای خوشبختی دخترش دعا کرد...
چه ظالمانه یادمان میرود که هستی!
ما که روزیمان را از سفره تو میبریم و میخوریم، اما با شیطان میپریم و میگردیم...
میدانم گناه هم که میکنیم، باز دلت نمی آید نیمه شب در نماز دعایمان نکنی
اشتباه میکنند
این روزها نه مانتوهای تنگ و جلو باز مُد است
نه ساپورت های رنگارنگ
نه انواع شلوارهای پاره
و مدل های موی غربی
و نه روابط نامشروع و دزدی
این روزها
فقط در آوردن اشک مهدی فاطمه مُد شده!!
منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)
بهترین بهانه زندگی...
**اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج**
**********
توصیه میکنیم شعر زیبای زیر را به هیچ وجه از دست ندهید
مثل هر بار برای تو نوشتم:
دل من خون شد ازین غم، تو کجایی؟
و ای کاش که این جمعه بیایی!
دل من تاب ندارد،
همه گویند به انگشت اشاره، مگر این عاشق دلسوخته ارباب ندارد؟
تو کجایی؟ تو کجایی...
و تو انگار به قلبم بنویسی:
که چرا هیچ نگویند
مگر این رهبر دلسوز، طرفدار ندارد که غریب است؟
و عجیب است که پس از قرن و هزاره
هنوزم که هنوز است
دو چشمش به راه است
و مگر سیصد و اندی نفر از شیفتگانش زیاد است
که گویند به اندازه یک «بدر» علمدار ندارد!
و گویند چرا این همه مشتاق، ولی او سپهش یار ندارد!
تو خودت! مدعی دوستی و مهر شدیدی!
که به هر شعر جدیدی،
ز هجران و غمم ناله سرایی، تو کجایی؟
تو که یک عمر سرودی «تو کجایی؟»؛ تو کجایی؟
باز گویی که مگر کاستی ای بُد ز امامت،
ز هدایت، ز محبت، ز غمخوارگی و مهر و عطوفت
تو پنداشته ای هیچ کسی دل نگران تو نبوده؟
چه کسی قلب تو را سوی خدای تو کشانده؟
چه کسی در پی هر غصه ی تو اشک چکانده؟
چه کسی دست تو را در پس هر رنج گرفته؟
چه کسی راه به روی تو گشوده؟
چه خطرها به دعایم ز کنار تو گذر کرد،
چه زمان ها که تو غافل شدی و یار به قلب تو نظر کرد...
و تو با چشم و دل بسته فقط گفتی کجایی!؟
و ای کاش بیایی!
هر زمان خواهش دل با نظر یار یکی بود، تو بودی...
هر زمان بود تفاوت، تو رفتی، تو نماندی.
خواهش نفس شده یار و خدایت،
و همین است که تاثیر نبخشند به دعایت،
و به آفاق نبردند صدایت،
و غریب است امامت.
من که هستم،
تو کجایی؟
تو خودت! کاش بیایی.
به خودت کاش بیایی...
منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)
بعد هر پنجره، یک چشم تو را منتظر است ...
**اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج**
**********
این هفته نیز جمعه ما بی شما گذشت / آقا بپرس این که چه بر حال ما گذشت
این هفته هفت روزِ به ظاهر گذشتنی / بر من ولی عزیز دلم قرنها گذشت
در خارزارِ حوصله هایت دویده ام / حالا ببین چه بر سَرِ این دست و پا گذشت
هفتاد گوشه ناله زدم تا که جمعه شد / جانم به لب رسید ولی، جمعه تا گذشت
گفتند جمعه بوی تو می آورد نسیم / اما نسیم آمد و سَر در هوا گذشت
خورشید هم هوای مرا تازه تر نکرد / او هفت دفعه آمد و بی اعتنا گذشت
عمرم به سر رسید و از این دست جمعه ها / تکرار شد نیامدی و عمر ما گذشت...
منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)