۴۰ مطلب با موضوع «غرب و مهدویت» ثبت شده است

تلخ تر از اسپرسو!

{غرب و مهدویت - شماره 20}

 

وقتی بفهمید که در طول تاریخ با چه روش هایی غارتمان کردند، دیگه تلخی این قهوه برای شما چیزی نیست. اروپاییان بعد از اختراع ماشین بخار، موفق به کشف قاره آمریکا شدند و اینگونه تراژدی بزرگ سلطه غرب کامل شد؛ چرا که به سرمایه های عظیم این قاره دسترسی پیدا کردند.

در پی بیداری ملت ها، امپریالیسم دست به یک عقب نشینی تاکتیکی زد؛ این عقب نشینی در واقع تغییر روشی بود که حساسیت ساکنان مناطق تحت سلطه را کم می‌کرد و به آنها این فرصت را می‌داد تا از پشت صحنه، جهان را اداره کنند. این کار با سپردن اداره کشورها‌، به ارتش های بومی و کنترل آن ها با سیاست های ویژه، عملی شد و این تغییر، نتایج پُرباری برای امپریالیسم (نقطه مقابل جبهه حق) در برداشت.

 

20ff

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • شنبه ۹ اسفند ۹۹

تست Ed (استعداد دیکتاتوری)

{غرب و مهدویت - شماره 19}

 

خودتان را به جای یک دیکتاتور جهانی بگذارید که با برتری نظامی، بر چند کشور مسلط شده اید؛ ولی این کشورها از حضور شما خسته شده اند و می‌خواهند انقلاب کنند. شما برای ادامه سلطه خود چه کار می‌کنید؟

شاید این ایده ی خوبی باشد که دولتی دست نشانده در کشور مورد نظر روی کار بیاورید، که خواسته های شما را برآورده کند؛ کاری که جهان غرب به خوبی آن را اجرا کرده است. اما چطور؟ به وسیله رسانه.

اگر بتوانید رسانه را در اختیار بگیرید، می‌توانید به راحتی تفکرات خود را به خورد مردم بدهید. (امپریالیسم فرهنگی) و این دقیقا همان کاری است که غرب می‌کند و هالیوود یکی از قوی ترین ابزارهایش در این راه است؛ که با این روش در کشورهای زیادی از جمله در جامعه منتظر ما، نفوذ فرهنگی کرده است.

[عصر سی ان ان و هالیوود، محمدمهدی سمتی، ص٢٩]

 

19ff

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • يكشنبه ۲۶ بهمن ۹۹

حمله مغول بهتر بود یا اختراع ماشین بخار!!!

{غرب و مهدویت - شماره 18}

 

شکست تحقیرآمیزِ جهان اسلام از مغولان، باعث شد تا مسلمانان روحیه خود را از دست بدهند و نتوانند در مقابل حملات هماهنگ اروپاییان (جنگهای صلیبی)، قبایل چادرنشین و بقایای مغولان پایداری کنند. متلاشی شدن حکومت عثمانی و شروع جنگهای داخلی در بین مسلمانان، باعث شد که بزرگترین و پایدارترین نیروی بازدارنده هجوم غرب از بین برود.

از طرفی اختراع ماشین بخار به طور معجزه آسایی اروپا را از بقیه جهان متمایز کرد. از این تاریخ به بعد، حرکت اروپاییان سرعت بیشتری پیدا کرد و راه اکتشافات جدید به رویشان باز شد. نیروی کیفی بالای ماشین و سرمایه های به غارت برده شده جهان سوم، اروپا را به دنیای تولید تبدیل کرد.

این پدیده اروپاییان را به این فکر انداخت تا راه هایی برای حفاظت از منابع خود در جهان سوم به وجود بیاورند. از این مرحله امپریالیسم انواع گوناگون و پیچیده ای پیدا کرد. حال وظیفه شخص منتظر در این برهه زمانی آگاه سازی خود و مردم جوامع، پیرامون انواع نظام های استبدادی و خودکامه غربی است.

[تئوریهای امپریالیسم، ترجمه کوروش زعیم]

 

18ff

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • چهارشنبه ۱۵ بهمن ۹۹

میخواهم امپراتور بشوم!!!

{غرب و مهدویت - شماره 17}

 

این که آدم خوبی ها را دوست داشته و از آنها لذت ببرد، کاملاً طبیعی و فطری است. (اصلا به همین خاطر منتظر منجی عدالت گستر است)؛ اما امان از روزی که این خصوصیت به انحراف کشیده شود. آن وقت انسان به هیچ چیزی پایبند نخواهد ماند. آنگاه نژاد پرستی، مال دوستی، برتری جوییِ اجتماعی، زورگویی و... همه ی اینها پُلی برای رسیدن انسان به زیاده خواهی اش می‌شود؛ امپراتور بودن رویا این افراد است.

جالب است بدانید کلمه «امپراتور» به حدی برای این جماعت شیرین است که یکی از مشتقات آن، یعنی امپریالیسم را برای این تفکر انتخاب کردند.

«امپریالیسم» در لغت یعنی امپراتوری کردن و در اصطلاح به هر نوع توسعه و سلطه قوی بر ضعیف گفته می‌شود.

[لغت نامه دهخدا]

 

17ff

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • يكشنبه ۵ بهمن ۹۹

عجب دینی ساختید!!!

{غرب و مهدویت - شماره 16}

 

در پیام قبل دیدید که کلیساهای قرون وسطا، چه اماکن نازنینی بودند! حالا متوجه شدید چرا مردم اروپا اینقدر راحت از موضوعاتی که زمانی اجدادشان حاضر بودند با جان خود آنها را حفظ کنند، گذشتند.

به عنوان نمونه، حکومت دینی که ۱۰۰۰ سال از قدمت آن می‌گذشت، به یک باره به جامعه ای تبدیل شد که دین را از تمام معاملات و مناسبات اجتماعی خود حذف کرد. یعنی امروزه در این کشورها، دین نه در حوزه ی مدیریت، نه اقتصاد و نه سیاست، هیچ جایگاهی ندارد. (جامعه سکولار)

اشتباه آن ها این بود که دین را ناکارآمد می‌پنداشتند، نه مجریان دین را. اشتباهی که ممکن است روزی گریبان جامعه شیعه را بگیرد و وظیفه ی فرد منتظر این است که جامعه را آگاه کند.

[تاریخ تمدن، ویل دورانت]

 

16ff

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • سه شنبه ۲۳ دی ۹۹

چه اماکن نازنینی بودند!!!

{غرب و مهدویت - شماره 15}

 

از ابتدای تاریخ بشریت، یکی از پُر مخاطب‌ترین تفکرات حیات بشر، خداجویی و دینداری بوده است. اما از آنجایی که ما انسان ها استعداد فوق العاده ای در بروز تفکر صفر و صدی در موضوعات داریم، همیشه نقطه مقابل تفکر دین مداری هم، مخاطبان خاص خودش را داشته است. از جمله دوره رنسانس غرب.

اگر رنسانس را به عنوان نمونه بررسی کنیم، می‌بینیم که در این دوران، کلیساها مهمترین نقش را در دین گریزی مردم داشته اند. اما چطور؟ فرض کنید شما در شرایط زیر قرار دارید. آن وقت دیدتان نسبت به کلیسا چه می‌شد؟

➖ در نظر اسقف‌ها، هر عقیده علمی جدیدی مخالفت با کلیسا شمرده می‌شد و آزار دانشمندان ارزش بود.

➖ دادگاه تفتیش عقاید برگزار می‌شد و اگر عقاید کسی مخالف با کلیسا بود، به سختی شکنجه می‌شد.

➖ کلیساها بیشترین فسادهای مالی و اخلاقی را انجام می‌دادند.

➖ فقط کشیش ها حق باسواد شدن داشتند.

این موارد، فقط بخشی از خدمات کلیسا بود که به لطف اسقفها به پای دین تمام شد! اشتباهی که میتواند تلنگری برای من منتظر باشد که رفتار اشتباه هر کسی را از جانب دینم نبینم.

[تاریخ تمدن، ویل دورانت]

 

15ff

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • شنبه ۱۳ دی ۹۹

چقدر شبیه هم هستند؟ نگرش اومانیستی و نگرش مهدوی!

{غرب و مهدویت - شماره 14}

 

اگر واقعا دنبال شباهت میگردید، لازم است بدانید این دو تفکر، فقط در چهار حرف (ن،گ،ر،ش) به هم شبیه هستند. در پیام قبلی در مورد نگرش اومانیستی، کمی صحبت کردیم؛ در ادامه باید بدانیم: نگرش غربی، نگاهی کاملا سودنگر نسبت به عقل دارد.

این دیدگاه، عقل را فقط به حس و تجربه متکی میداند و به دلیل انعکاسی که از ماده دارد، در قالب علم گرایی تجلی یافته است. ولتر فرانسوی گفته است: «ما باید حساب کنیم؛ بسنجیم؛ اندازه بگیریم؛ مشاهده کنیم. ماهیت فلسفه این است و بقیه خیال بافیست.»

امام خمینی کاملا با این دیدگاه مخالف بود. از نظر ایشان انسان باید طوری تربیت شود که به مرتبه ای بالاتر از طبیعت برسد. هدف تمام انبیا هم تربیت انسان بود. و طبیعتا حضرت مهدی نیز چنین هدفی را دنبال میکنند.

[غرب و مبانی فکری آن در اندیشه امام خمینی _ صحیفه امام]

 

14ff

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • سه شنبه ۲ دی ۹۹

می شود انسان معیار ارزش ها باشد؟! آن هم همه ارزش ها؟!

{غرب و مهدویت - شماره 13}

 

می شود انسان معیار ارزش ها باشد؟! آن هم همه ارزش ها؟!

به احتمال زیاد پاسخ شما منفی است. ولی اگر یک نفر پیدا شود که جوابش مثبت باشد، این نشان میدهد که او نگرش اومانیستی دارد. (تعریف کلی از نگرش اومانیسم)

ریشه های «اومانیسم» را میتوان در یونان باستان دید؛ هر چند که آغاز آن را از دوره ی رنسانس میدانند. مثلا همین نظریه که انسان معیار همه ارزش هاست، اولین بار توسط «پروتاگوراس» اولین فیلسوف سوفسطایی مطرح شد. متفکران عصر رنسانس، برای یافتن الگویی مناسب برای حرکت به سوی تمدن جدید، توجه ویژه ای به فرهنگ و تمدن یونان باستان داشتند.

اما یک فرد اومانیست، چه جوابی برای سوال مطرح شده در بالا دارد؟! جواب اینست که: آنها انسان را صاحب عقل کاملی میدانند که میتواند به تنهایی سود را از زیان تشخیص دهد. (یعنی کاملا بی خیال وحی و دین شده اند.)

آیا واقعا عقل تا این اندازه قابل اعتماد است؟ و انسان به صاحب عقل کامل (منجی) نیازی ندارد؟

[تاریخ فلسفه غرب از یونان تا رنسانس]

 

13ff

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • چهارشنبه ۱۹ آذر ۹۹

وقتی نفس حکومت میکند!

{غرب و مهدویت - شماره 12}

 

در یونان باستان، برای اینکه خواسته ها و تمایلات نفسانی خودشان را توجیه کنند، این نظریه را مطرح کردند که انسان اساس و اصل همه چیز است.

بعد از دوره رنسانس، غرب اصالت انسان را در قالب «اومانیسم» مطرح کرد و آن را زیربنای اصلی فرهنگ خود قرار داد؛ که در آن، چیزی جز نفسانیت انسان مهم نبوده و خواسته های انسان بر دستورات الهی اولویت دارد.

حضرت مهدی و کارگزاران ایشان با چنین اندیشه هایی که انسان تنها خود را ببیند، برخورد میکنند. و این تفکرات در حکومتشان جایگاهی ندارد.

[آشنایی با مکاتب و اصطلاحات عقیدتی _سیاسی]

 

12ff

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • شنبه ۸ آذر ۹۹

واقعیت وجود ندارد؛ همه چیز مجازی است!!!

{غرب و مهدویت - شماره 11}

 

به نظر شما این سفسطه نیست؟! می دانستید سفسطه ریشه در همین تفکر دارد؟!

در یونان باستان عده ای خود را استاد فلسفه میدانستند! و از قضا در فن بیان و خطابه هم ید طولی داشتند. این افراد تفکرشان بسیار تاریک بود: «هر آنچه در محیط خارج می بینید و حتی درک میکنید، واقعی نیست و فقط ذهن شماست که آن را ساخته است.» اصولا چون تعریفی برای حقیقت نداشتند، آن را نفی می کردند، و با مغلطه و سفسطه مکتب خودشان را ترویج میکردند.

نام مکتب آن ها سوفسطایی بود. سوفسطایی یکی از تفکرات تاریک اما پر مخاطب دوران هلنیسم بود.

آری، دوری از مکتب ولایت الهی نتیجه ای جز پیوستن به این مکتبهای شیطانی ندارد. ای کاش قدر ولایت الهی را بدانیم.

[اولین موج نسبی گرایی در تاریخ فلسفه]

 

11ff

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • دوشنبه ۲۶ آبان ۹۹
امام صادق (علیه السلام) :
هر کس خوشحال می شود و دوست دارد که در شمار یاران حضرت مهدی باشد، باید سه ویژگی داشته باشد: منتظر بودن، با وَرَع بودن، اخلاق بزرگوارانه داشتن.
(ورع یعنی دوری از گناه، تقوا داشتن و دوری از مکروهات و شُبَهات)
طبقه بندی موضوعات
آرشیو مطالب