آیا کسی هست که مرا یاری کند؟
مردی هنوز چشم به راه جواب ماست...
**اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج**
منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)
آیا کسی هست که مرا یاری کند؟
مردی هنوز چشم به راه جواب ماست...
**اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج**
منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)
پیراهنی در عرش برافراشته میشود. پارهپاره و خونین. نه! این فقط یک پیراهن نیست؛ پرچم است. پرچمی سرخ از خون حسین که مظلومیتش را فریاد میزند و مردی در این عالَم به چشم میبیند، صبح و شام میگرید از این ماتم و غمش بغضی میشود در گلوی ما.
راز محرم همین است. عزای حسین و غمِ صاحب عزای حسین
**اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج**
منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)
حال غریبی است… امشب برای کدامتان گریه کنم؟ برای مظلومیت حسین یا تنهایی تو؟ یا شاید برای خودم که نبودم تا یاریاش کنم یا نیستم که یاریات کنم؟
وقتی هقهق گریههایت را نمیشنوم، غم دلت را نمیدانم، ندای «هَلْ مِنْ ناصِرَت» بلند است و من کاری نمیکنم، پس نیستم. چه فرقی است بین من و کوفیان؟ آنها امام حسین را نشناختند و من تو را.
**اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج**
منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)
امام حسین، یکبار عاشورا بر او گذشت. گویند ظهور در روز عاشورا است.
یعنی ما بفهمیم در عاشورایی که امام زمان را درک نکنیم، کم کاری کردهایم و او مثل جدش طَرد شده، تنها و آواره و بییاور است.
امام زمان، ۱۱۸۳ سال با همان کیفیت عاشورا را درک می کند. عاشورا بر قلب ابراهیمیاش نازل میشود و خون گریه میکند و اَعمال ما سبب فاصله میان او و خودمان شده...
امام زمان در عاشورا داغ میبیند و همدرد میخواهد اما چه کنیم که او میان ماست و ما درک حضور نداریم تا قوّت قلبش باشیم و تسلّی خاطرش.
اما انگار میشود کمی قلبش را آرام کنیم. او از مادر به ما مهربانتر است. گفتهاند با سردرد ما سردرد میگیرد. حال، یک روز ما نگران قلب مهربانش و سلامتی وجود بارانش باشیم.
برای آرامی و سلامتیاش در عاشورا هرچه میتوانیم صدقه برای سلامتیاش میدهیم تا مبادا صاحبمان، قلب رئوفش در فشار باشد.
مهدییاوران، قلب امام زمان در فشار است، صدقه در روز عاشورا برای امام زمان فراموش نشود...
منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)
{توجیح المسائل کربلا - شماره 40}
هرکس میتواند در کربلا الگویی برای خود پیدا کند: کودک و جوان و پیر، زن و مرد، سفید و سیاه، سالم و ناتوان، تازه مسلمان، نوعروس، معلم، بازاری و... . وجه اشتراکِ همهی آنها هم این است که بدونِ توجیه آوردن، با امامِ خود همراه شدند.
تکلیفِ همه پس از کربلا معلوم است؛ در واقع کربلا، پایان دهندهی سردرگمی و بلاتکلیفیهاست. آری! کربلا نشان داد حتی مصیبت و اسارت نیز باعث سلبِ مسئولیت نمیشود.
اگر «کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا» و این حقیقت که کربلا هر روز اتفاق میافتد را بپذیریم، دیگر هیچ بهانهای برای فرار از وظیفه نخواهیم داشت. هنوز هم توجیهاتی مانندِ خانواده، راحتی، عزت و آبرو، عبادت، سیاست، ترس و... باعث تنها ماندنِ امام میشود؛ هرچند عاشورا دیگر تکرار نمیشود و این توجیهات، تنها باعثِ دوری ما از امام میشود.
امروز هم وظیفهی ما در قبال امام زمانمان روشن است. پس مبادا شرایطِ سختِ اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و... باعثِ تکرار توجیهاتِ مردمِ سال ۶۱ هجری و محرومیت ما از یاری امام شود.
منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)
{توجیح المسائل کربلا - شماره 39}
عدهای از مردمِ زمانِ امام حسین نسبت به امورِ حکومت، دین و دنیای خود، ناآگاه بودند و همین جهل و نادانی، علت ایجادِ توجیهاتشان شد. اگر مردم دین را درست شناخته بودند، به سادگی فریبِ شبهات و انحرافات را نمیخوردند. اگر آنها امامِ خود را میشناختند، میفهمیدند که حرف و عملِ امام، حجت است.
در حال حاضر نیز دشمن با ایجادِ شبهه و انحراف در دین، حق و باطل را در هم میآمیزد تا افراد دچار بَدفهمی و عملکردِ نادرست شوند؛ به علاوه با قدرتِ رسانهای خود، شبهاتِ فراوانی را به امام زمان نسبت میدهد.
این درحالی است که برخی افراد با شنیدن یا خواندن مطلبی و پیش از آنکه از درستیِ آن اطمینان پیدا کنند، به سرعت آن را منتشر میکنند. متاسفانه اغلبِ مخاطبانِ این شبهات، یا مبانی دینی خود را قوی نکردهاند و به همین دلیل به سادگی تحت تأثیر قرار میگیرند و یا اهل مطالعه و جستجوگر نیستند، زیرا پاسخ بسیاری از این شبهات داده شده و تنها با یک جستجو، در دسترساند. پس ما دو وظیفه مهم برعهده داریم: اول اینکه اطلاعات خود را بالا ببریم و دوم در نشر اطلاعاتِ صحیح، کوشا باشیم.
منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)
{توجیح المسائل کربلا - شماره 38}
عملکرد افراد، به برداشتِ آنها از مفهوم حیات و زندگی وابسته و با هم متفاوت است. یارانِ امام حسین معنی و مفهومِ حیات را در محدودهی تولد تا مرگ نمیدیدند. آنها میدانستند که با وصل شدن به سرچشمهی حیات (یعنی امام) به سعادتِ جاودانه میرسند. برای همین از زندگی و جانِ عزیز خود گذشتند و در راهِ خدا شهید شدند. اما در همین زمان، عدهای برای بیشتر زندگی کردن، به توجیهاتِ مختلف روی آوردند و هنگامی که زندگی و جانشان به خطر افتاد، خود را عقب کشیدند و در یاریِ دین و امامشان کوتاهی کردند.
برای عدهای جان، عزیزترین چیز است؛ برای همین کسانی که ایمانی قوی ندارند، دست به دامنِ توجیهات میشوند؛ اما اگر نگاهی به زندگی شهدای خودمان بیندازیم، میبینیم که آنها زندگیشان را وقف دین و امام زمان کرده بودند. به همین دلیل زندگی و مرگی زیبا داشتند.
ما نیز میتوانیم با نگاه به زندگی شهدا، از آنها الگو بگیریم، تا هم زندگی ارزشمندی داشته باشیم و هم مرگی زیبا و سعادتمندانه.
منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)
{توجیح المسائل کربلا - شماره 37}
در کربلا بعضی از خواص حاضر نبودند حرکتِ موثری انجام دهند. به خاطر دنیا، راحتی، جایگاه و مقام و... به تکلیفشان عمل نکردند و همین انجام ندادنِ تکلیف از سوی خواص، علتی برای توجیه آوردنِ عوام شد. عوام از خواص تبعیت کردن و امام تنها ماند.
در زمان ما هم خواصِ جامعه، شاخص هستند؛ مثلا جزء بزرگانِ سیاست یا عالم و... هستند و در هر صورت بیش از سایرین در چشماند و در نتیجه برای عوام، الگو محسوب میشوند. پس کوچکترین سهل انگاریِ آنها در امرِ ظهورِ امام زمان، خطرساز است. اگر خواص، دنیاطلب باشند و قادر به تصمیمگیری و عکسالعملِ سنجیده و به موقع نباشند یا از وظایفشان نسبت به امام، کوتاهی کنند، دیگر چطور میشود از مردم عادی انتظار داشت که پایِ کار امام زمان بمانند.
منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)
{توجیح المسائل کربلا - شماره 36}
در سال ۶۱ هجری، بعضی افراد به خاطرِ توجیهاتِ اقتصادی، با امام زمانِ خود همراه نشدند. هر کدام از ما نیز ممکن است در شرایطی، از توجیهات اقتصادی استفاده کنیم. یعنی به خاطرِ پول به خودمان دروغ بگوییم و سپس با وجدانی راحت به اشتباهِ خود ادامه دهیم و نام آن را مدیریت بگذاریم.
توجیهات اقتصادی فراوانند. مثلاً عدهای نامِ هدیه، بَر رشوه میگذارند یا پولِ رِبا میگیرند و به آن، خرید و فروش میگویند یا در معاملات خود، دروغ میگویند و آن را، دروغِ مصلحتی مینامند.
گاهی هنگامِ صرف هزینهی مالی برای امام زمان هم، توجیه اقتصادی میآوریم. مثلاً میگوییم اگر درآمد کافی داشتم، حتما بخشی از آن را صرفِ امور مهدوی میکردم. در صورتی که آنچه مهم است، نیّت ماست، نه مبلغی که هزینه میکنیم.
پس حواسمان باشد که به نامِ مدیریت و به بهانهی فقر، خود را از نعمتِ کار برای امام زمان محروم نکنیم؛ آنهم در زمانی که دشمنان، با تمام توان واردِ میدان شدهاند و از هیچ کار یا هزینهای برای عقب انداختنِ ظهور، دریغ نمیکنند.
منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)
{توجیح المسائل کربلا - شماره 35}
گاهی افراد از توجیهاتی مانند جبر یا قضا و قدر استفاده میکنند تا از خود، سلبِ مسئولیت کنند و بر رویِ کار یا گناهِ خود سرپوش بگذارند. برای همین اگر به یک جبرگرا بگویید، با گناه به امام زمان نمیرسی، پس چرا گناه میکنی؟ احتمالا در جواب خواهد گفت: سرنوشتِ من اینطور نوشته شده است. خدا خواسته که من آدمِ بدی باشم. تقدیرم این بوده که در خانوادهای غیر مذهبی بزرگ شوم و...
اینکه همه چیز را گردنِ خدا و قضا و قدر بیندازیم، کارِ راحتی است؛ اما ما حق انتخاب داریم. ما میتوانیم انتخاب کنیم که همراهِ امام باشیم یا مقابلِ او.
شاید اگر حُر معتقد به جبرگرایی بود، گناه خود را اینگونه توجیه میکرد: «تقدیرِ من این بوده که در مقابل حسین باشم». اما او به همرزم خود اینگونه گفت: «به خدا سوگند، من خودم را میان بهشت و جهنّم، مُخَیَّر میبینم و به خدا سوگند، بهشت را با هیچ چیزی عوض نمیکنم، هرچند تکه تکه و سوزانده شوم.»
ما نیز اگر بخواهیم، میتوانیم انتخاب و سرنوشتمان را عوض کنیم، زیرا «خدا سرنوشتِ هیچ ملتی را (به سوی بلا و نکبت و شقاوت) تغییر نمیدهد، مگر آنکه آنان آنچه (از صفات خوب و رفتار شایسته) در وجودشان هست را، به زشتی و گناه تغییر دهند.» [آیه ۱۱ سوره رعد]
منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)