{توجیح المسائل کربلا - شماره 7}
همهی ما بَرده هستیم، بَردهی علایقِ خود؛ درست زمانی که بین علایقِ خودمان و حضرت، علایق خودمان را انتخاب میکنیم، پای توجیه به زندگیمان باز میشود.
این یعنی ما فقط تا زمانی پای کار امام هستیم که منافعمان به خطر نیفتد. دُرست مثل افرادی که به بهانههای مختلف (ترس از دشمن، ترسِ از دست دادن سهمِ بیتالمال، تنها ماندن زن و فرزند و...) امام حسین را تنها گذاشتند. البته در آن میان، عدهای هم بودن که به خاطر امام از همه چیز خود گذشتند. نه فقط از حرام، بلکه حتی از حلال و مستحب نیز گذشتند؛ حج را رها کردند و به طواف امام حسین رفتند.
گاهی انسان چیزهای زیادی را به خاطر کسی که دوستش دارد از دست میدهد، اما فاجعه زمانی رخ میدهد که به خاطر چیزهای بیارزش و زود گذر، امام را از دست بدهی. کاش میشد ذهن و قلبمان را از هر چیزی غیر از امام، پاک و آن را ضدعفونی کنیم، تا ویروسِ گناه و دنیا دوستی نابود شود.
برای عمل جراحیِ جسمِ انسان، او را بیهوش میکنند، اما برای عمل کردنِ روح، باید آن را بیدار کرد تا بفهمد بعضی لذتها ارزشِ ذلت ندارد. یادمان باشد، حتی اگر بهترین زندگی را داشته باشیم، بالاخره میمیریم و نمیتوانیم هیچ چیز را با خودمان به آن دنیا ببریم، اما با حضرت به سعادت جاودانه میرسیم، همانطور که یارانِ امام حسین جاودانه شدند.
منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)