۱۱۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شباهت های قیام امام زمان و قیام امام حسین» ثبت شده است

وصل شدن به سرچشمه‌ی حیات

{توجیح المسائل کربلا - شماره 38}

 

عملکرد افراد، به برداشتِ آنها از مفهوم حیات و زندگی وابسته و با هم متفاوت است. یارانِ امام حسین معنی و مفهومِ حیات را در محدوده‌ی تولد تا مرگ نمی‌دیدند. آنها می‌دانستند که با وصل شدن به سرچشمه‌ی حیات (یعنی امام) به سعادتِ جاودانه می‌رسند. برای همین از زندگی و جانِ عزیز خود گذشتند و در راهِ خدا شهید شدند. اما در همین زمان، عده‌ای برای بیشتر زندگی کردن، به توجیهاتِ مختلف روی آوردند و هنگامی که زندگی و جانشان به خطر افتاد، خود را عقب کشیدند و در یاریِ دین و امامشان کوتاهی کردند.

برای عده‌ای جان، عزیزترین چیز است؛ برای همین کسانی که ایمانی قوی ندارند، دست به دامنِ توجیهات می‌شوند؛ اما اگر نگاهی به زندگی شهدای خودمان بیندازیم، می‌بینیم که آنها زندگی‌شان را وقف دین و امام زمان کرده بودند. به همین دلیل زندگی و مرگی زیبا داشتند.

ما نیز می‌توانیم با نگاه به زندگی شهدا، از آنها الگو بگیریم، تا هم زندگی ارزشمندی داشته باشیم و هم مرگی زیبا و سعادتمندانه.

 

38ii

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • دوشنبه ۱۴ مهر ۹۹

خواصِ بی‌خواص!

{توجیح المسائل کربلا - شماره 37}

 

در کربلا بعضی از خواص حاضر نبودند حرکتِ موثری انجام دهند. به خاطر دنیا، راحتی، جایگاه و مقام و... به تکلیفشان عمل نکردند و همین انجام ندادنِ تکلیف از سوی خواص، علتی برای توجیه آوردنِ عوام شد. عوام از خواص تبعیت کردن و امام تنها ماند.

در زمان ما هم خواصِ جامعه، شاخص هستند؛ مثلا جزء بزرگانِ سیاست یا عالم و... هستند و در هر صورت بیش از سایرین در چشم‌اند و در نتیجه برای عوام، الگو محسوب می‌شوند. پس کوچکترین سهل انگاریِ آنها در امرِ ظهورِ امام زمان، خطرساز است. اگر خواص، دنیاطلب باشند و قادر به تصمیم‌گیری و عکس‌العملِ سنجیده و به موقع نباشند یا از وظایفشان نسبت به امام، کوتاهی کنند، دیگر چطور می‌شود از مردم عادی انتظار داشت که پایِ کار امام زمان بمانند.

 

37ii

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • يكشنبه ۱۳ مهر ۹۹

اسمِ ترسَت را، مدیریت نذار!

{توجیح المسائل کربلا - شماره 36}

 

در سال ۶۱ هجری، بعضی افراد به خاطرِ توجیهاتِ اقتصادی، با امام زمانِ خود همراه نشدند. هر کدام از ما نیز ممکن است در شرایطی، از توجیهات اقتصادی استفاده کنیم. یعنی به خاطرِ پول به خودمان دروغ بگوییم و سپس با وجدانی راحت به اشتباهِ خود ادامه دهیم و نام آن را مدیریت بگذاریم.

توجیهات اقتصادی فراوانند. مثلاً عده‌ای نامِ هدیه، بَر رشوه می‌گذارند یا پولِ رِبا می‌گیرند و به آن، خرید و فروش می‌گویند یا در معاملات خود، دروغ می‌گویند و آن را، دروغِ مصلحتی می‌نامند.

گاهی هنگامِ صرف هزینه‌ی مالی برای امام زمان هم، توجیه اقتصادی می‌آوریم. مثلاً می‌گوییم اگر درآمد کافی داشتم، حتما بخشی از آن را صرفِ امور مهدوی می‌کردم. در صورتی‌ که آنچه مهم است، نیّت ماست، نه مبلغی که هزینه می‌کنیم.

پس حواسمان باشد که به نامِ مدیریت و به بهانه‌ی فقر، خود را از نعمتِ کار برای امام زمان محروم نکنیم؛ آن‌هم در زمانی که دشمنان، با تمام توان واردِ میدان شده‌اند و از هیچ کار یا هزینه‌ای برای عقب انداختنِ ظهور، دریغ نمی‌کنند.

 

36ii

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • شنبه ۱۲ مهر ۹۹

اگر خدا می‌خواست، من یارِ امام می‌شدم!

{توجیح المسائل کربلا - شماره 35}

 

گاهی افراد از توجیهاتی مانند جبر یا قضا و قدر استفاده می‌کنند تا از خود، سلبِ مسئولیت کنند و بر رویِ کار یا گناهِ خود سرپوش بگذارند‌. برای همین اگر به یک جبرگرا بگویید، با گناه به امام زمان نمی‌رسی، پس چرا گناه می‌کنی؟ احتمالا در جواب خواهد گفت: سرنوشتِ من اینطور نوشته شده است. خدا خواسته که من آدمِ بدی باشم. تقدیرم این بوده که در خانواده‌ای غیر مذهبی بزرگ شوم و...

اینکه همه چیز را گردنِ خدا و قضا و قدر بیندازیم، کارِ راحتی است؛ اما ما حق انتخاب داریم. ما می‌توانیم انتخاب کنیم که همراهِ امام باشیم یا مقابلِ او.

شاید اگر حُر معتقد به جبرگرایی بود، گناه خود را اینگونه توجیه می‌کرد: «تقدیرِ من این بوده که در مقابل حسین باشم». اما او به همرزم خود اینگونه گفت: «به خدا سوگند، من خودم را میان بهشت و جهنّم، مُخَیَّر می‌بینم و به خدا سوگند، بهشت را با هیچ چیزی عوض نمی‌کنم، هرچند تکه تکه و سوزانده شوم.»

ما نیز اگر بخواهیم، می‌توانیم انتخاب و سرنوشت‌مان را عوض کنیم، زیرا «خدا سرنوشتِ هیچ ملتی را (به سوی بلا و نکبت و شقاوت) تغییر نمی‌دهد، مگر آنکه آنان آنچه (از صفات خوب و رفتار شایسته) در وجودشان هست را، به زشتی و گناه تغییر دهند.» [آیه ۱۱ سوره رعد]

 

35ii

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • پنجشنبه ۱۰ مهر ۹۹

رویِ خودت خط بکش!

{توجیح المسائل کربلا - شماره 34}

 

همه ی ما امام زمان را دوست داریم و می دانیم که باید امام، اولویتِ ما باشد؛ اما مسئله اینجاست که تا چه اندازه حاضریم برای امام، تلاش و از خودگذشتگی کنیم؟ آیا تا به حال شده خودمان را اینگونه توجیه کنیم که: می خواستم امام را هم داشته باشم، اما نشد...

این توجیه یعنی امام، اولویتِ ما نیست، زیرا بهترین معیارِ تشخیصِ اولویت، این است که فرد حاضر است برای اولویت خود، همه کار بکند و از همه چیز مایه بگذارد. پس باید روی هرآنچه که مانعِ رسیدنِ ما به امام می شود، خط بکشیم؛ حتی خودمان.

اینجاست که مقام و فضیلتِ یارانِ امام حسین، بیشتر نمایان می شود. آنها برای بودن با امامِ خود، از همه چیز (مال،خانواده، آبرو، جان و ...) گذشتند. آنها به خوبی اولویتِ زندگی را فهمیده بودند و تنها امام را می دیدند و خوب می دانستند که داشتنِ امام، یعنی داشتنِ همه چیز.

 

34ii

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • چهارشنبه ۹ مهر ۹۹

نه جلوتر از امام و نه عقب تر

{توجیح المسائل کربلا - شماره 33}

 

وقتی که امام حسین بجای شروعِ اعمالِ حج، به سمتِ کربلا حرکت کردند، با واکنش های متفاوتِ افراد مواجه شدند : عده ای از امام پیش افتادند و به ایشان اعتراض کردند؛ عده ای دیگر به بهانه ی اهمیتِ حج و با این توجیه که نباید حج را ناتمام گذاشت، با امام همراه نشدند و عده ای هم تصمیم گرفتند بعد از حج، خود را به امام برسانند. اما در نهایت کسانی که به امام اقتدا کردند، کربلایی شدند. آنها فهمیده بودند که امام، حقیقتِ حج است و حجی که پشت کردن به امام باشد، چیزی جز گمراهی نیست.

برای رستگاری باید همراهِ امام باشیم، نه جلوتر از ایشان و نه عقب تر، زیرا « هرکس بر اهل بیت تقدم جوید، از دین خارج شود و هرکس از آنان عقب مانَد، سعیش باطل و نابود است و هرکس همراه آنان باشد، به آنها ملحق خواهد شد.»(1)

اما حالا که امام زمان غایب اند، تکلیف ما چیست؟ خودِ امام فرموده اند: در نبود من به نایِبان من و راویان احادیثرجوع کنید.(2)  پس همراهی با نایبِ امام، مانندِ همراهی با امام است. بد نیست از خودمان بپرسیم تا به حال چقدر با تصمیمات نایبِ امام همراهی کرده ایم؟

[۱.صلوات شعبانیه ؛ 2.کمال الدین، ج ۲، ص ۴۸۴]

 

33ii

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • سه شنبه ۸ مهر ۹۹

کدام مهم تر است؟

{توجیح المسائل کربلا - شماره 32}

 

گاهی می دانیم کاری دُرست نیست، یا انجامِ آن وظیفه ی ما نیست، با این حال چون دلمان می خواهد، آن را انجام می دهیم. بعد آن را اینطور توجیه می کنیم که چون این کار اهمیت داشت، انجامش دادم.

گاهی کارهایمان را در زَروَرقِ توجیه می پیچیم و فکر می کنیم دیگر چیزی حریفِ توجیهمان نمی شود، اما اشتباه می کنیم.  ولایت پذیری، حریفِ قدرتمندی است که می تواند هرتوجیهی را از پا در بیارد و با آن مقابله کند. البته این اطاعت باید همه جانبه باشد، نه اینکه تنها از دستوری که از آن خوشمان می آید، پیروی کنیم. اگر کوفیان در امتحانِ ولایت پذیریِ حضرت مسلم که نایبِ امام حسین بود قبول می شدند، نبردِعاشورا رخ نمی داد .

پس باید ولایت پذیری را از همین امروز تمرین کنیم . باید یاد بگیریم در دورانِ غیبت، مطیعِ حرف و امرِ ولی فقیه باشیم .تنها در این صورت می توانیم امیدوار باشیم که بعد از آمدنِ امام زمان، ولایتِ ایشان را به سادگی می پذیریم و برای اطاعت از دلِ خود، به توجیه پناه نمیبریم.

 

32ii

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • دوشنبه ۷ مهر ۹۹

مراقب تهمت ها باش!

{توجیح المسائل کربلا - شماره 31}

 

باورش سخت است اما عده ای برای مقابله با امام حسین، تهمت های فراوانی به امام زدند و از آنها برای توجیح کار خود استفاده کردند. یکی از توجیهات معروف دشمن این بود که امام حسین از دین جدش خارج شده و قصد اختلاف افکنی در میان امت را دارد و از این راه مردم را بر ضد امام شوراند.

امروز هم گاهی قضاوتی اشتباه یا اعتماد به تهمتی ناروا، سبب آسیب به یاران امام زمان یا خود ایشان می شود. پس نباید بدون تحقیق در مورد درستی یک کلام، بر اساس حرف دیگران، به افراد بر چسب بزنیم. بعلاوه گاهی ما افراد را از زاویه دید خودمان می بینیم و ناخواسته دچار اشتباه می شویم. پس بهتر است نگاهمان را دوباره بررسی کنیم و سطحی نگر نباشیم.

همه اینها به کنار، نباید فراموش کنیم که در طول تاریخ، دشمنان همواره تهمت های بسیاری به مردان خدا زدند، اما آنها از راه خود عقب نشینی نکردند؛ پس مبادا از تهمت و قضاوت دیگران دلگیر و ناامید شوید، زیرا برای یک منتظر، فقط نظر امام زمان مهم است. اینطور نیست؟

 

32ii

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • يكشنبه ۶ مهر ۹۹

ظرفِ دلت را از‌ چه چیز پُر کرده‌ای؟

{توجیح المسائل کربلا - شماره 30}

 

وقتی دلت به دنیا و لذت‌هایش وابسته شد، دیگر همه کارهایت بر اساس وسوسه‌های دل پیش می‌رود؛ زیرا دل، مانند ظرفی است که اگر با دنیا پُرش کنی، دیگر جایی برای دین و امام نخواهد داشت.

 می‌دانید چرا عده‌ای در کربلا برای نبودن با امام و دفاع نکردن از حق، دلبستگی‌هایشان را بهانه کردند؟ زیرا بر دلهایشان مُهر خورده بود. شکم‌هایشان از حرام و دلهایشان از حُبّ دنیا پُر شده بود. برای همین هم با وعده‌های دروغین، فریب خوردند و امامشان را به قیمتی ناچیز فروختند.

حواسمان باشد که دلمان را با چه چیز پُر می‌کنیم؟ زرق و برقِ دنیا و لذت‌هایش جذاب است اما اگر دلبسته‌ی آن شویم، دیگر نمی‌توانیم به راحتی از آن دل بِکنیم. حتی ممکن است برای از دست ندادن دنیا، کاری کنیم که به هیچ وجه قابل جبران نباشد؛ مانند قاتلانِ امام حسین که تا ابد لعن می‌شوند.

گفتن اینکه ما امام زمان را تنها نمی‌گذاریم، آسان است، اما اگر با دقت به زندگی خود نگاه کنیم، می‌بینیم که همه‌ی ما بارها به خاطر دنیا، در یاری امام زمان کم کاری کرده‌ایم. منظور این نیست که باید بیخیال دنیا شویم؛ دنیا را بخواهیم، اما برای رسیدن به امام، نه برای دور شدن از او.

 

30ii

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • شنبه ۵ مهر ۹۹

تفسیرِ قرآنِ عاشورا

{توجیح المسائل کربلا - شماره 29}

 

حبیب، زمان شناس بود. کربلا که پیش آمد، فهمید اکنون زمانِ جهاد و همراهی با ولیّ خداست نه وقتِ گوشه نشینی و تفسیر قرآن گفتن. فهمید که زمانِ تفسیرِ عملی و عاشورایی قرآن است.

اما درست در همین زمان عده‌ای از مفسرانِ مدینه، عزلت نشینی و راحت طلبی را انتخاب کردند‌ و خود را اینگونه توجیه کردند که: می‌خواهم تفسیر بگویم و قرآن تعلیم دهم. در واقع آنان می‌خواستند به بهانه‌ی تفسیر قرآن، هزینه‌ای ندهند؛ آری تفسیر گفتن دردسری نداشت، اما مقابله با یزید هزینه‌بَر بود. آنان که امام را تنها گذاشتند، حتی نفهمیدند که قرآن و تفسیر آن، در کنارِ امام حسین معنا پیدا می‌کند.

بیایید نگاهی به خودمان بیندازیم؛ ما چگونه‌ایم؟ نکند با توجیهات دینی از یاری پسر فاطمه، فاصله گرفته باشیم؟ آیا اینکه ما نماز می‌خوانیم و روزه می‌گیریم و... کافیست؟ اصلِ دین، امام مهدی‌ست.

 

29ii

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • پنجشنبه ۳ مهر ۹۹
امام صادق (علیه السلام) :
هر کس خوشحال می شود و دوست دارد که در شمار یاران حضرت مهدی باشد، باید سه ویژگی داشته باشد: منتظر بودن، با وَرَع بودن، اخلاق بزرگوارانه داشتن.
(ورع یعنی دوری از گناه، تقوا داشتن و دوری از مکروهات و شُبَهات)
طبقه بندی موضوعات
آرشیو مطالب