آیا میدانستید ؟
یهودیان در نمازهای سه گانه خود، یکی از دعاهایشان مختص به سریع تر آمدن منجی هست؟
منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)
آیا میدانستید ؟
یهودیان در نمازهای سه گانه خود، یکی از دعاهایشان مختص به سریع تر آمدن منجی هست؟
منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)
یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
**اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج**
**********
زغال های خاموش را
کنار زغال های روشن میگذارند
تا روشن شود
چون همنشینی اثر دارد
ما هم مثل همان زغال های خاموشیم
اگر کنار افرادی بنشینیم
که روشنند
که گرما و حرارتی دارند... ما هم به طبع آن ها
نور و حرارت و گرما پیدا میکنیم.
پس در انتخاب همنشینان و دوستانتان دقت کنید و هوشیار باشید.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) :
انسان بر دین دوستش خواهد بود ، بنابراین هر یک از شما دقت کند که با چه کسی دوست می شود.
[بحارالانوار جلد 74 صفحه 192]
منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)
یا اباصالح المهدی...
**اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج**
**********
مرد هر روز دیر سر کار حاضر می شد، وقتی می گفتند: «چرا دیر میآیی؟»
جواب میداد:
«یک ساعت بیشتر میخوابم تا انرژی زیادتری برای کار کردن داشته باشم، برای آن یک ساعت هم که پول نمیگیرم!»
یک روز رئیس او را خواست و برای آخرین بار اخطار کرد که دیگر دیر سر کار نیاید.
مرد تدریس هم میکرد.
هر وقت مطلب آماده برای تدریس نداشت به رئیس آموزشگاه زنگ میزد تا شاگردها آن روز برای کلاس نیایند و وقتشان تلف نشود.
یک روز از پچ پچ های همکارانش فهمید ممکن است برای ترم بعد دعوت به کار نشود.
مرد هر زمان نمیتوانست کار مشتری را با دقت و کیفیت، در زمانی که آنها میخواهند تحویل دهد، سفارش را قبول نمیکرد و عذر میخواست.
یک روز فهمید مشتریان ش بسیار کمتر شدهاند.
مرد نشسته بود. دستی به موهای بلند و کم پشتش میکشید. به فکر فرو رفت.
باید کاری میکرد. باید خودش را اصلاح میکرد. ناگهان فکری به ذهنش رسید.
او میتوانست بازیگر باشد.
از فردا صبح، مرد هر روز به موقع سر کارش حاضر میشد. کلاسهایش را مرتب تشکیل میداد و همه سفارشات مشتریانش را قبول میکرد.
او هر روز دو ساعت سر کار چرت میزد.
وقتی برای تدریس آماده نبود در کلاس راه میرفت، دستهایش را به هم میمالید و با اعتماد به نفس بالا میگفت: «خب بچهها، درس جلسه قبل را مرور میکنیم.»
سفارشهای مشتریانش را قبول میکرد اما زمان تحویل، بهانههای مختلفی میآورد تا کار را دیرتر تحویل دهد.
تا حالا چند بار مادرش مرده بود،
دو سه بار پدرش را به خاک سپرده بود
و دهها بار به خواستگاری رفته بود.
حالا رئیس او خوشحال است که او را آدم کرده،
مدیر آموزشگاه راضی است که استاد کلاسش منظم شده
و مشتریانش مثل روزهای اول زیاد شدهاند!
اما او دیگر با خودش صادق نیست. او الان یک بازیگر است، همانند بقیه مردم!
منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)
خدایا من تازه میکنم عهد و بیعتم را .....
**اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج**
**********
استادى از شاگردانش پرسید: «چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد میزنیم؟ چرا مردم هنگامى که خشمگین هستند صدایشان را بلند میکنند و سر هم داد میکشند؟»
شاگردان فکرى کردند و یکى از آنها گفت: «چون در آن لحظه، آرامش و خونسردیمان را از دست میدهیم.»
استاد پرسید: «این که آرامشمان را از دست میدهیم درست است امّا چرا با وجودى که طرف مقابل کنارمان قرار دارد، داد میزنیم؟ آیا نمیتوان با صداى ملایم صحبت کرد؟ چرا هنگامى که خشمگین هستیم داد میزنیم؟»
شاگردان هر کدام جوابهایى دادند امّا پاسخهاى هیچکدام استاد را راضى نکرد. سرانجام او چنین توضیح داد: «هنگامى که دو نفر از دست یکدیگر عصبانى هستند، قلبهایشان از یکدیگر فاصله میگیرد. آنها براى این که فاصله را جبران کنند مجبورند که داد بزنند. هر چه میزان عصبانیت و خشم بیشتر باشد، این فاصله بیشتر است و آنها باید صدایشان را بلندتر کنند.»
سپس استاد پرسید: «هنگامى که دو نفر عاشق همدیگر باشند چه اتفاقى میافتد؟ آنها سر هم داد نمیزنند بلکه خیلى به آرامى با هم صحبت میکنند. چرا؟ چون قلبهایشان خیلى به هم نزدیک است. فاصله قلبهاشان بسیار کم است.»
استاد ادامه داد:
«هنگامى که عشقشان به یکدیگر بیشتر شد، چه اتفاقى میافتد؟ آنها حتى حرف معمولى هم با هم نمیزنند و فقط در گوش هم نجوا میکنند و عشقشان باز هم به یکدیگر بیشتر میشود. سرانجام، حتى از نجوا کردن هم بینیاز میشوند و فقط به یکدیگر نگاه میکنند. این هنگامى است که دیگر هیچ فاصلهاى بین قلبهاى آنها باقى نمانده باشد.»
امام رضا (علیه السلام) :
به دیدن یکدیگر روید تا یکدیگر را دوست داشته باشید و دست یکدیگر را بفشارید و به هم خشم نگیرید.
[بحارالانوار، ج78، ص 347]
منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)
سلام بر تو ای سرپرست خیر خواه
سلام بر تو ای کشتی نجات
سلام بر تو ای چشمه حیات
سلام خدا بر تو و بر خاندان پاک و پاکیزه ات
**اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج**
منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)
امروز شهر پر است از یک واژه پرتکرار!
اصلاً اسم عشق، نام فقط تو را در ذهنم می آورد!
با دستهای گل روی تنهاترین نیمکت شهر، نشستهام آمدنت را به انتظار
میدانی؛
روز عشق آن روزیست که تو بیایی
سلام تنها ترین عاشق!
سلام معشوقِ غایبِ من...
**اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج**
منبع : حس آرامش (Www.Hessearamesh.ir)
{کلاس های مهدویت - شماره 39}
نامه حجت الاسلام قرائتی خطاب به فعالین مهدوی حوزه، آموزش و پرورش، دانشگاه و...
( pdf / 298 KB )
منبع : واحد مهدویت موسسه مصاف ایرانیان (Mahdiaran@)
ما غایبیم، او منتظر آمدن ماست.
**اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج**
**********
مردی نزد حکیمی رفت و گفت:
فلانی پشت سرت چیزی گفته است.
حکیم گفت:
در این گفته ات سه خیانت است.
شخصی را نزد من خراب کردی،
فکر مرا مشغول کردی
و خودت را نزد من خوار.
امیر مؤمنان (علیه السّلام) فرمود :
بدترین شما کسانی هستند که سخن چینی می کنند و میان دوستان جدایی می افکنند و دنبال عیوب افراد پاکدامن می روند .
[کافی ج2 ص369]
منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)
من ز آغاز به وصل تو خریدار شدم/ مهر تو دیدم و از عشق تو بیدار شدم
سالیانی که نبودم پی تو، همدم من/ هجر تو دیدم و از هجر تو بیمار شدم
ای امید همه عالم، تو ضعیفان دریاب/ من به امید ظهورت بر این کار شدم
تو که قائم شده ای بهر قیام شه دین/ من به قد قامت تو سخت گرفتار شدم
دل بریدم ز همه تا که رسیدم به رهت/ سالیانیست که از وصل تو تب دار شدم
صاحب عصر و زمانی تو زمان را دریاب/ من به امید رسیدن به تو دیندار شدم
شده ام نادم از این عمر که با جهل گذشت/ چون حر ابن ریاحی که سر دار شدم
**اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج**
منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)
تیم ملی ایتالیا برای رفتن به جام جهانی روسیه احتیاج به یک گل داشت، ونتورا سرمربی ایتالیا تصمیم گرفت در لحظات پایانی بازی، دِروسی هافبک دفاعی را وارد بازی کند، دستیار سرمربی به سراغ این هافبک مشهور میرود و میگوید باید خودت را آماده ورود به زمین کنی.
اما واکنش دِروسی به این تعویض جالب بود، با حالتی عصبانی به دستیار سرمربی میگوید چرا من باید به زمین بروم؟ ما که به تساوی نیاز نداریم، باید ببریم! به ونتورا بگو تمام بازیکنان میخواهند "اینسینیه" به زمین برود نه من.
دِروسی میدانست که ورودش به زمین کمکی به ایتالیا نخواهد کرد، به خاطر همین می خواهد بازیکن هجومی که میتواند به تیم کشورش کمک کند وارد بازی شود. ایتالیا به جام جهانی نرفت اما دِروسی جهانی شد، این بازیکن نشان داد که منافع ملی مهمتر از منافع فردی است، می دانست صعود ایتالیا به جام جهانی به نفع هَمَست که این همه شامل او هم میشود.
حالا سوالی که میشود پرسید این است که ما در ایران چند «دِروسی» داریم؟
کدام یک از مدیر های کشور ما حاضرند بخاطر انقلابی که متعلق به امام زمان و مردم است، منافع فردی خود را قربانی منافع ملی کنند؟
چند نفر حاضرند به خاطر کشور از پست مدیریتی بگذرند؟
چند نفر حاضر هستند وقتی وزارتی به آنها پیشنهاد میشود، بگویند در این برهه زمانی من گزینه خوبی برای اداره یک وزارتخانه نیستم؟
چند نفر از ما مردم حاضریم وقتی دلار گران شد، جنس هایی که زمان ارزانیِ دلار خریدیم را به همان قیمت بفروشیم؟
چند نفر حاضریم از سودهای کلان چشم بپوشیم و بخاطر مردم قیمتها را ارزان کنیم؟
بسیاری از ما خوب حرف میزنیم. بسیاری از ما وقتی در حرف باشد از خدمت سخن میگوییم و این که ما فقط برای خدمت آماده ایم و بسیاری از ما نمیتوانیم دِروسی باشیم، نمیتوانیم از دیده شدن بگذریم، نمیتوانیم موفقیت دیگران را ببینیم، همه ما باید بدانیم که منافع ملی بر هر تصمیم شخصی ارجحیت دارد، پیشرفت ایران و انقلاب به نفع همه ماست و عقب ماندگی به ضرر همه...
چرا که انقلاب مقتدر میتواند پرچم را به صاحب اصلی آن برساند...
**اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج**
منبع : گرافیک یاس (graphicyas96@)؛ کانال مهدیاران (Mahdiaran@)