۹۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ویژه ماه محرم» ثبت شده است

صدقه در روز عاشورا برای امام زمان فراموش نشود...

امام حسین، یک‌بار عاشورا بر او گذشت. گویند ظهور در روز عاشورا است.

یعنی ما بفهمیم در عاشورایی که امام زمان را درک نکنیم، کم کاری کرده‌ایم و او مثل جدش طَرد شده، تنها و آواره و بی‌یاور است.

امام زمان، ۱۱۸۳ سال با همان کیفیت عاشورا را درک می کند. عاشورا بر قلب ابراهیمی‌اش نازل می‌شود و خون گریه می‌کند و اَعمال ما سبب فاصله میان ا‌و و خودمان شده...

امام زمان در عاشورا داغ می‌بیند و هم‌درد می‌خواهد اما چه کنیم که او میان ماست و ما درک حضور نداریم تا قوّت قلبش باشیم و تسلّی خاطرش.

اما انگار می‌شود کمی قلبش را آرام کنیم. او از مادر به ما مهربان‌تر است. گفته‌اند با سردرد ما سردرد می‌گیرد. حال، یک روز ما نگران قلب مهربانش و سلامتی وجود بارانش باشیم.

برای آرامی و سلامتی‌اش در عاشورا هرچه می‌توانیم صدقه برای سلامتی‌اش می‌دهیم تا مبادا صاحبمان، قلب رئوفش در فشار باشد.

مهدی‌یاوران، قلب امام زمان در فشار است، صدقه در روز عاشورا برای امام زمان فراموش نشود...

 

41y

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • پنجشنبه ۲۸ مرداد ۰۰

بهانه بی‌بهانه!

{توجیح المسائل کربلا - شماره 40}

 

هرکس می‌تواند در کربلا الگویی برای خود پیدا کند: کودک و جوان و پیر، زن و مرد، سفید و سیاه، سالم و ناتوان، تازه مسلمان، نوعروس، معلم، بازاری و... . وجه اشتراکِ همه‌ی آنها هم این است که بدونِ توجیه آوردن، با امامِ خود همراه شدند.

تکلیفِ همه پس از کربلا معلوم است؛ در واقع کربلا، پایان دهنده‌ی سردرگمی و بلاتکلیفی‌هاست. آری! کربلا نشان داد حتی مصیبت و اسارت نیز باعث سلبِ مسئولیت نمی‌شود.

اگر «کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا» و این حقیقت که کربلا هر روز اتفاق می‌افتد را بپذیریم، دیگر هیچ بهانه‌ای برای فرار از وظیفه نخواهیم داشت. هنوز هم توجیهاتی مانندِ خانواده، راحتی، عزت و آبرو، عبادت، سیاست، ترس و... باعث تنها ماندنِ امام می‌شود؛ هرچند عاشورا دیگر تکرار نمی‌شود و این توجیهات، تنها باعثِ دوری ما از امام می‌شود‌.

امروز هم وظیفه‌ی ما در قبال امام زمان‌مان روشن است. پس مبادا شرایطِ سختِ اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و... باعثِ تکرار توجیهاتِ مردمِ سال ۶۱ هجری و محرومیت ما از یاری امام شود.

 

40ii

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • چهارشنبه ۱۶ مهر ۹۹

توجیهات جاهلانه

{توجیح المسائل کربلا - شماره 39}

 

عده‌ای از مردمِ زمانِ امام حسین نسبت به امورِ حکومت، دین و دنیای خود، ناآگاه بودند و همین جهل و نادانی، علت ایجادِ توجیهاتشان شد. اگر مردم دین را درست شناخته بودند، به سادگی فریبِ شبهات و انحرافات را نمی‌خوردند. اگر آنها امامِ خود را می‌شناختند، می‌فهمیدند که حرف و عملِ امام، حجت است‌.

در حال حاضر نیز دشمن با ایجادِ شبهه و انحراف در دین، حق و باطل را در هم می‌آمیزد تا افراد دچار بَدفهمی و عملکردِ نادرست شوند؛ به علاوه با قدرتِ رسانه‌ای خود، شبهاتِ فراوانی را به امام زمان نسبت می‌دهد.

این درحالی است که برخی افراد با شنیدن یا خواندن مطلبی و پیش از آنکه از درستیِ آن اطمینان پیدا کنند، به سرعت آن را منتشر می‌کنند. متاسفانه اغلبِ مخاطبانِ این شبهات، یا مبانی دینی خود را قوی نکرده‌اند و به همین دلیل به سادگی تحت تأثیر قرار می‌گیرند و یا اهل مطالعه و جستجوگر نیستند، زیرا پاسخ بسیاری از این شبهات داده شده و تنها با یک جستجو، در دسترس‌اند. پس ما دو وظیفه مهم برعهده داریم: اول اینکه اطلاعات خود را بالا ببریم و دوم در نشر اطلاعاتِ صحیح، کوشا باشیم‌.

 

39ii

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • سه شنبه ۱۵ مهر ۹۹

وصل شدن به سرچشمه‌ی حیات

{توجیح المسائل کربلا - شماره 38}

 

عملکرد افراد، به برداشتِ آنها از مفهوم حیات و زندگی وابسته و با هم متفاوت است. یارانِ امام حسین معنی و مفهومِ حیات را در محدوده‌ی تولد تا مرگ نمی‌دیدند. آنها می‌دانستند که با وصل شدن به سرچشمه‌ی حیات (یعنی امام) به سعادتِ جاودانه می‌رسند. برای همین از زندگی و جانِ عزیز خود گذشتند و در راهِ خدا شهید شدند. اما در همین زمان، عده‌ای برای بیشتر زندگی کردن، به توجیهاتِ مختلف روی آوردند و هنگامی که زندگی و جانشان به خطر افتاد، خود را عقب کشیدند و در یاریِ دین و امامشان کوتاهی کردند.

برای عده‌ای جان، عزیزترین چیز است؛ برای همین کسانی که ایمانی قوی ندارند، دست به دامنِ توجیهات می‌شوند؛ اما اگر نگاهی به زندگی شهدای خودمان بیندازیم، می‌بینیم که آنها زندگی‌شان را وقف دین و امام زمان کرده بودند. به همین دلیل زندگی و مرگی زیبا داشتند.

ما نیز می‌توانیم با نگاه به زندگی شهدا، از آنها الگو بگیریم، تا هم زندگی ارزشمندی داشته باشیم و هم مرگی زیبا و سعادتمندانه.

 

38ii

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • دوشنبه ۱۴ مهر ۹۹

خواصِ بی‌خواص!

{توجیح المسائل کربلا - شماره 37}

 

در کربلا بعضی از خواص حاضر نبودند حرکتِ موثری انجام دهند. به خاطر دنیا، راحتی، جایگاه و مقام و... به تکلیفشان عمل نکردند و همین انجام ندادنِ تکلیف از سوی خواص، علتی برای توجیه آوردنِ عوام شد. عوام از خواص تبعیت کردن و امام تنها ماند.

در زمان ما هم خواصِ جامعه، شاخص هستند؛ مثلا جزء بزرگانِ سیاست یا عالم و... هستند و در هر صورت بیش از سایرین در چشم‌اند و در نتیجه برای عوام، الگو محسوب می‌شوند. پس کوچکترین سهل انگاریِ آنها در امرِ ظهورِ امام زمان، خطرساز است. اگر خواص، دنیاطلب باشند و قادر به تصمیم‌گیری و عکس‌العملِ سنجیده و به موقع نباشند یا از وظایفشان نسبت به امام، کوتاهی کنند، دیگر چطور می‌شود از مردم عادی انتظار داشت که پایِ کار امام زمان بمانند.

 

37ii

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • يكشنبه ۱۳ مهر ۹۹

اسمِ ترسَت را، مدیریت نذار!

{توجیح المسائل کربلا - شماره 36}

 

در سال ۶۱ هجری، بعضی افراد به خاطرِ توجیهاتِ اقتصادی، با امام زمانِ خود همراه نشدند. هر کدام از ما نیز ممکن است در شرایطی، از توجیهات اقتصادی استفاده کنیم. یعنی به خاطرِ پول به خودمان دروغ بگوییم و سپس با وجدانی راحت به اشتباهِ خود ادامه دهیم و نام آن را مدیریت بگذاریم.

توجیهات اقتصادی فراوانند. مثلاً عده‌ای نامِ هدیه، بَر رشوه می‌گذارند یا پولِ رِبا می‌گیرند و به آن، خرید و فروش می‌گویند یا در معاملات خود، دروغ می‌گویند و آن را، دروغِ مصلحتی می‌نامند.

گاهی هنگامِ صرف هزینه‌ی مالی برای امام زمان هم، توجیه اقتصادی می‌آوریم. مثلاً می‌گوییم اگر درآمد کافی داشتم، حتما بخشی از آن را صرفِ امور مهدوی می‌کردم. در صورتی‌ که آنچه مهم است، نیّت ماست، نه مبلغی که هزینه می‌کنیم.

پس حواسمان باشد که به نامِ مدیریت و به بهانه‌ی فقر، خود را از نعمتِ کار برای امام زمان محروم نکنیم؛ آن‌هم در زمانی که دشمنان، با تمام توان واردِ میدان شده‌اند و از هیچ کار یا هزینه‌ای برای عقب انداختنِ ظهور، دریغ نمی‌کنند.

 

36ii

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • شنبه ۱۲ مهر ۹۹

اگر خدا می‌خواست، من یارِ امام می‌شدم!

{توجیح المسائل کربلا - شماره 35}

 

گاهی افراد از توجیهاتی مانند جبر یا قضا و قدر استفاده می‌کنند تا از خود، سلبِ مسئولیت کنند و بر رویِ کار یا گناهِ خود سرپوش بگذارند‌. برای همین اگر به یک جبرگرا بگویید، با گناه به امام زمان نمی‌رسی، پس چرا گناه می‌کنی؟ احتمالا در جواب خواهد گفت: سرنوشتِ من اینطور نوشته شده است. خدا خواسته که من آدمِ بدی باشم. تقدیرم این بوده که در خانواده‌ای غیر مذهبی بزرگ شوم و...

اینکه همه چیز را گردنِ خدا و قضا و قدر بیندازیم، کارِ راحتی است؛ اما ما حق انتخاب داریم. ما می‌توانیم انتخاب کنیم که همراهِ امام باشیم یا مقابلِ او.

شاید اگر حُر معتقد به جبرگرایی بود، گناه خود را اینگونه توجیه می‌کرد: «تقدیرِ من این بوده که در مقابل حسین باشم». اما او به همرزم خود اینگونه گفت: «به خدا سوگند، من خودم را میان بهشت و جهنّم، مُخَیَّر می‌بینم و به خدا سوگند، بهشت را با هیچ چیزی عوض نمی‌کنم، هرچند تکه تکه و سوزانده شوم.»

ما نیز اگر بخواهیم، می‌توانیم انتخاب و سرنوشت‌مان را عوض کنیم، زیرا «خدا سرنوشتِ هیچ ملتی را (به سوی بلا و نکبت و شقاوت) تغییر نمی‌دهد، مگر آنکه آنان آنچه (از صفات خوب و رفتار شایسته) در وجودشان هست را، به زشتی و گناه تغییر دهند.» [آیه ۱۱ سوره رعد]

 

35ii

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • پنجشنبه ۱۰ مهر ۹۹

رویِ خودت خط بکش!

{توجیح المسائل کربلا - شماره 34}

 

همه ی ما امام زمان را دوست داریم و می دانیم که باید امام، اولویتِ ما باشد؛ اما مسئله اینجاست که تا چه اندازه حاضریم برای امام، تلاش و از خودگذشتگی کنیم؟ آیا تا به حال شده خودمان را اینگونه توجیه کنیم که: می خواستم امام را هم داشته باشم، اما نشد...

این توجیه یعنی امام، اولویتِ ما نیست، زیرا بهترین معیارِ تشخیصِ اولویت، این است که فرد حاضر است برای اولویت خود، همه کار بکند و از همه چیز مایه بگذارد. پس باید روی هرآنچه که مانعِ رسیدنِ ما به امام می شود، خط بکشیم؛ حتی خودمان.

اینجاست که مقام و فضیلتِ یارانِ امام حسین، بیشتر نمایان می شود. آنها برای بودن با امامِ خود، از همه چیز (مال،خانواده، آبرو، جان و ...) گذشتند. آنها به خوبی اولویتِ زندگی را فهمیده بودند و تنها امام را می دیدند و خوب می دانستند که داشتنِ امام، یعنی داشتنِ همه چیز.

 

34ii

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • چهارشنبه ۹ مهر ۹۹

نه جلوتر از امام و نه عقب تر

{توجیح المسائل کربلا - شماره 33}

 

وقتی که امام حسین بجای شروعِ اعمالِ حج، به سمتِ کربلا حرکت کردند، با واکنش های متفاوتِ افراد مواجه شدند : عده ای از امام پیش افتادند و به ایشان اعتراض کردند؛ عده ای دیگر به بهانه ی اهمیتِ حج و با این توجیه که نباید حج را ناتمام گذاشت، با امام همراه نشدند و عده ای هم تصمیم گرفتند بعد از حج، خود را به امام برسانند. اما در نهایت کسانی که به امام اقتدا کردند، کربلایی شدند. آنها فهمیده بودند که امام، حقیقتِ حج است و حجی که پشت کردن به امام باشد، چیزی جز گمراهی نیست.

برای رستگاری باید همراهِ امام باشیم، نه جلوتر از ایشان و نه عقب تر، زیرا « هرکس بر اهل بیت تقدم جوید، از دین خارج شود و هرکس از آنان عقب مانَد، سعیش باطل و نابود است و هرکس همراه آنان باشد، به آنها ملحق خواهد شد.»(1)

اما حالا که امام زمان غایب اند، تکلیف ما چیست؟ خودِ امام فرموده اند: در نبود من به نایِبان من و راویان احادیثرجوع کنید.(2)  پس همراهی با نایبِ امام، مانندِ همراهی با امام است. بد نیست از خودمان بپرسیم تا به حال چقدر با تصمیمات نایبِ امام همراهی کرده ایم؟

[۱.صلوات شعبانیه ؛ 2.کمال الدین، ج ۲، ص ۴۸۴]

 

33ii

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • سه شنبه ۸ مهر ۹۹

کدام مهم تر است؟

{توجیح المسائل کربلا - شماره 32}

 

گاهی می دانیم کاری دُرست نیست، یا انجامِ آن وظیفه ی ما نیست، با این حال چون دلمان می خواهد، آن را انجام می دهیم. بعد آن را اینطور توجیه می کنیم که چون این کار اهمیت داشت، انجامش دادم.

گاهی کارهایمان را در زَروَرقِ توجیه می پیچیم و فکر می کنیم دیگر چیزی حریفِ توجیهمان نمی شود، اما اشتباه می کنیم.  ولایت پذیری، حریفِ قدرتمندی است که می تواند هرتوجیهی را از پا در بیارد و با آن مقابله کند. البته این اطاعت باید همه جانبه باشد، نه اینکه تنها از دستوری که از آن خوشمان می آید، پیروی کنیم. اگر کوفیان در امتحانِ ولایت پذیریِ حضرت مسلم که نایبِ امام حسین بود قبول می شدند، نبردِعاشورا رخ نمی داد .

پس باید ولایت پذیری را از همین امروز تمرین کنیم . باید یاد بگیریم در دورانِ غیبت، مطیعِ حرف و امرِ ولی فقیه باشیم .تنها در این صورت می توانیم امیدوار باشیم که بعد از آمدنِ امام زمان، ولایتِ ایشان را به سادگی می پذیریم و برای اطاعت از دلِ خود، به توجیه پناه نمیبریم.

 

32ii

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • دوشنبه ۷ مهر ۹۹
امام صادق (علیه السلام) :
هر کس خوشحال می شود و دوست دارد که در شمار یاران حضرت مهدی باشد، باید سه ویژگی داشته باشد: منتظر بودن، با وَرَع بودن، اخلاق بزرگوارانه داشتن.
(ورع یعنی دوری از گناه، تقوا داشتن و دوری از مکروهات و شُبَهات)
طبقه بندی موضوعات
آرشیو مطالب