{دلایل عقلی امامت و مهدویت - شماره 38}
مبحث امامت، چیزی جدای از «عقل» نیست. لذا کلیهی دلایل دینی، حتماً عقلی هم هست و کلیهی دلایل عقلی اگر صحیح باشند، حتماً عین دین هستند و اساساً حق و باطل، هستی و نیستی، ضعف و کمال و... با عقل شناخته میشوند. پس، بدیهی است وقتی اسلام بر اساس فرامین الهی میفرماید: «اصول دین تحقیقی است و در اصول تقلید جایز نیست»، یعنی باید برای آدمی با استدلال عقلی به اثبات رسد.
اصول اعتقادی نه تنها یک خط «صراط» ممتد است و انقطاع ندارد، بلکه هر نمودی از آن مظهر نمود قبل است. لذا مبحث «امامت» با تعریفی که تشیع از آن میدهد، پس از نبوت و توحید مطرح میگردد. پس طرح و اثبات آن بدون باور به «الله»، معنا و مفهوم و جایگاهی ندارد.
مثل این میماند که کسی خدا را قبول نداشته باشد و دلیل برای وحی بخواهد و یا خدا و وحی را قبول نداشته باشد و دلیل بر اثبات نبوت بخواهد و یا هیچ کدام را قبول نداشته باشد و دلیل برای اثبات امامت و معاد بخواهد!
اما در عین حال، همان طور که بیان شد، کلیهی اصول اعتقادی اسلام، بر اساس خلقت و فطرت است و همه قابل اثبات عقلی است، وگرنه اعتقاد بدون دلیل عقلی، چیزی جز تقلید کور، خرافه یا عادت و سنت بومی نخواهد بود و قطعاً فایدهای نیز نخواهد داشت.
[فصلنامه انتظار، خاتمیت امامت و مهدویت]
منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)