{منبرک و دلنوشته مهدوی - شماره 10}

 

که چرا نشسته ای در هنگام شنیدن آن نام زیبا که قیام را خاطره آور است...

و من... چه بسیار تو را شنیده ام و تکانی نخورده ام...

به من نگفتند

امام صادق علیه السلام وقتی نام زیبایت را می شنید، تمام قد می ایستاد...

آن عالم پاک دل؛ آیت الله صافی، وقتی در مجلسی که همه قیام کردند، عذر آورد که «من پیرم و پاهایم طاقت ایستادن ندارد! ببخشید.» اما بعد از لحظه ای تا مجری نام مبارک تان را به زبان آورد، ناگاه با همه ی زحمتش روی دو پا ایستاد در حالی که بسیاری مثل من نشسته بودند و غافل...

آری! او به خود نگفت که بنشین وقتی که همه نشسته اند! شاید خوب می دانست کسی که حاضر نیست از جایش برخیزد چگونه میخواهد منتظرت باشد؟! که "انتظار" به انتظار نماندن است و بس...

منتظران غائب، غائبند

و منتظران قائم، قائم...

لبّیکَ یا قائم آل محمَّد...

[هیچ کس به من نگفت/ص56]

 

10j

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)