۴۰ مطلب با موضوع «مهدویت و ولایت فقیه» ثبت شده است

ولایت مطلقهٔ فقیه از دیدگاه عقل

{مهدویت و ولایت فقیه - شماره 10}

 

همانطور که قبلا گفته شد، ولیّ فقیه باید جامعه را بر اساس احکام اسلام اداره و تمام دستورات و احکام اسلام را در جامعه پیاده کند.

طبیعی است که چنین مسئولیت بزرگی با اختیارات محدود، عملی نیست. اصلا چطور می‌شود که اجرای تمامی دستورات اسلام مانند مسائل قضایی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و... در جامعه از ولیّ فقیه خواسته شود اما ابزار اجرای این موارد در اختیار او نباشد؟!

ادارهٔ جامعه مسئلهٔ ساده‌ای نیست که بتوان آن را با اختیارات محدود انجام داد. ادارهٔ جامعه با این گستردگی، جز با ولایت مطلقه امکان پذیر نیست و تنها در این صورت است که انتظار می‌رود ولیّ فقیه، اسلامی بودن جامعه و نهادهای حکومتی را در تمامی ابعاد تضمین کند.

پس همانطور که اصل مسئلهٔ ولایت فقیه علاوه بر آیات و روایات، از طریق مبانی عقلی قابل اثبات است، مسئلهٔ میزان و محدودهٔ اختیارات فقیه نیز از طریق اصول عقلی قابل اثبات است.

 

10ae

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • سه شنبه ۱۷ اسفند ۰۰

محدودهٔ اختیارات فقیه جامع‌الشرایط

{مهدویت و ولایت فقیه - شماره 9}

 

محدودهٔ اختیارات ولایت فقیه جامع‌الشرایط، یکی از مسائل مهمی است که نظرهای علمی مختلفی در مورد آن وجود دارد.

به عنوان مثال، بعضی از این اختیارات را صرفاً به برخی امور در مسائل اسلام محدود می‌کنند و دلیلشان این است که می‌گویند در روایاتی که از معصومین به ما رسیده، مواردی به عنوان اختیارات فقیه بیان شده است، پس فقط همین موارد جزء اختیارات فقیه است.

اما عده‌ای دیگر برخلاف نظر گروه اول، این اختیارات را بسیار جامع و کامل‌تر در نظر می‌گیرند. این گروه به افرادِ طرفدار نظریهٔ اول (محدود بودن اختیارات فقیه) اینگونه جواب می‌دهند که موارد بیان شده در روایات، اشاره به برخی از وظایف شخص فقیه دارد و اینگونه نیست که موارد گفته شده، تمام اختیارات فقیه باشد.

این گروه همچنین به آیهٔ «إنَّما وَلیکُم الله و ألذینَ آمَنوا»*۱ و آیهٔ «یا أیُهَا ألذینَ آمَنوا أطیعوا الله و أطیعوا الرسولَ و أولِی الأمر مِنکُم»*۲ به عنوان دلیل خود اشاره می‌کنند و معتقدند که با توجه به این دو آیه و دیگر روایات، همان ولایتی که مخصوص پیامبر و اهل بیت است (به صورت گسترده و مطلق) به فقها رسیده است و همچنان که امام صادق فرمودند: «...فانی قَد جَعَلْتُهُ عَلَیکُم حاکِماً...»*۳ این حاکمیت، هیچ‌ قید و محدودیتی ندارد.

[۱- سورهٔ مائده، آیهٔ ۵۵؛ 2- سورهٔ نساء، آیهٔ ۵۹؛ 3- وسائل‌الشیعه، ج ۱۸، ص ۹۹]

 

9ae

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • چهارشنبه ۴ اسفند ۰۰

فقیه کیست؟

{مهدویت و ولایت فقیه - شماره 8}

 

یکی از مباحث مهم که باید درباره‌اش صحبت کنیم، ویژگی‌های فقیه جامع‌الشرایط است. باید ببینیم آیا می‌توان هر فقیهی را به‌عنوان فقیه جامع‌الشرایط در نظر گرفت؟

برای پاسخ به این سؤال ابتدا باید بدانیم که مجتهد یا فقیه در اصطلاح به فردی گفته می‌شود که در علم فقه به رتبۀ اجتهاد رسیده باشد؛ یعنی توانایی استنباط احکام شرعی از منابع معتبر را داشته باشد اما آنچه از روایات برداشت می‌شود این است که فقیه جامع‌الشرایط باید از یک‌سو، تمام بخش‌های اسلام را به‌طور عمیق و با استدلال و استنباط بشناسد و از سوی دیگر حدود و ضوابط الهی را در همۀ زمینه‌ها رعایت کند و از هیچ کدام تخطی نکند.

همچنین فقیه باید استعداد و توانایی مدیریت و کشورداری را داشته باشد تا بتواند در نبود ولیّ معصوم جامعه را به خوبی اداره و آن را به سمت هدف نهایی‌اش هدایت کند.*۱

[۱. وسائل‌ الشیعه، ج ۱۸، ص ۹۹؛ کتاب البیع، امام‌خمینی، ج ۲، ص ۴۸۰.]

 

8ae

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • يكشنبه ۲۴ بهمن ۰۰

سابقۀ نظریۀ ولایت فقیه

{مهدویت و ولایت فقیه - شماره 7}

 

ولایت فقیه سابقه‌ای بسیار قدیمی دارد. تاریخچۀ ولایت فقیه به زمان حضور ائمه برمی‌گردد؛ یعنی از زمانی که بعضی از شاگردان برجستۀ ائمه به وکالت و نمایندگی ایشان منصوب و به مناطق دوردست فرستاده می‌شدند.

در زمان غیبت صغری مسئلۀ نیابتِ برخی از علمای بزرگ دین از طرف ائمه و معصومین پُررنگ‌تر شد و سرپرستی امور شیعیان در طول زمان حدوداً هفتاد سالۀ غیبت صغری، به‌طور کلی بر عهدۀ چهار تَن از نوّاب خاص امام زمان قرار گرفت.

با آغاز غیبت کبری، فقها و عالمان دین جایگاهی بالاتر از قبل پیدا کردند و به‌عنوان نوّاب عامِ امام زمان، علاوه‌بر پاسخگویی به سؤالات و دریافت و صرف وجوهات در جای خودش، در صورت امکان به قضاوت و اجرای حدود (مجازات اسلامی) هم می‌پرداختند.

با این حال عده‌ای این نظریه را مسئله‌ای جدید می‌دانند که برای اولین بار توسط مرحوم ملااحمد نراقی مطرح شده است. هرچند با مرور نظریات علمای گذشته به این نتیجه می‌رسیم که تقریباً همۀ‌ بزرگان‌ فقه‌ شیعه همچون شیخ مفید، محقق حلّی و... در این‌ باب‌ مباحثی‌ را مطرح‌ کرده‌اند؛ بنابراین، ولایت فقیه از ابتدا در صحنۀ عمل و زندگی روزمرۀ شیعیان، مطرح بوده و فقها نیز آن را امری واضح و بدیهی می‌دانستند.*۱

[۱. اندیشۀ حکومت اسلامی، ص ۱۶۹؛ نظام سیاسی در اسلام، بخش سوم، فصل اول.]

 

7ae

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • چهارشنبه ۱۳ بهمن ۰۰

دلایل عقلی (قسمت سوم)

{مهدویت و ولایت فقیه - شماره 6}

 

حفظ کشور اسلامی دربرابر تهاجمات نظامی و فرهنگی از لحاظ عقلی، کاری واجب است اما به طورِ ‌قطع این‌کار بدون وجود حکومتی واحد (که از دین، دنیا، عزت، منافع، احکام و اهدافِ ارزش‌های اسلامی در برابر دشمنان اسلام حفاظت کند) میسّر نیست.

بنابراین ایجاد حکومت اسلامی و قرار داشتن شخصی آگاه به مسائل اسلام در رأس آن که بتواند تمام این موارد را رعایت کند از بدیهی‌ترین مسائل عقلی است.

این امر آن‌قدر مهم است که اگر انجام نگیرد، نتیجه‌ای جز بیراهه رفتن و دور شدن مردم از اهداف اصلی اسلام و بروز و ظهور انواع ناهنجاری‌ها و مشکلات در جامعه ندارد.

به بیراهه رفتن جامعه کافیست تا جامعهٔ بشری، روز‌به‌روز بیشتر در باتلاق گناه و اشتباه غرق و از رسیدن به سر‌منزل مقصود و حکومت واحد جهانی، تحت حاکمیت آخرین منجی بشری دور شود.*۱

[۱- ولایت‌فقیه ویژهٔ جوانان، محمدرضا اکبری، انتشارات مسجد مقدس جمکران]

 

6ae

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • چهارشنبه ۲۹ دی ۰۰

دلایل عقلی (قسمت دوم)

{مهدویت و ولایت فقیه - شماره 5}

 

با بررسی قوانین اسلامی به این نتیجه می‌رسیم که اسلام سیستم قضایی کاملی دارد که به کوچک‌ترین جنایات تا بزرگ‌ترینِ آن‌ها رسیدگی می‌کند. این احکام محدود به زمانِ خاصی نیست و برای تأمینِ سعادت همۀ مسلمانان در نظر گرفته شده است؛ مثلاً احکام مربوط به قصاص یا حدود اسلامی و دیگر احکام قضایی اسلامی برای اجرا و تحقق کامل، نیازمند به دستگاه قضایی یکپارچه‌ای است.

وجود چنین دستگاهی جز با وجود حکومتی اسلامی و مقتدر ممکن نیست و فقط با وجود نظام اسلامی است که چنین دستگاهی مشروعیت پیدا می‌کند؛ پس قاعدتاً باید شخصی آگاه به تمام این موارد در رأس این نظام قرار گیرد تا بتواند تمام بخش‌های مختلف را به‌درستی هدایت کند.*۱

[۱. ولایت فقیه ویژۀ جوانان، محمدرضا اکبری، انتشارات مسجد مقدس جمکران]

 

5ae

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • دوشنبه ۲۰ دی ۰۰

دلایل عقلی (قسمت اول)

{مهدویت و ولایت فقیه - شماره 4}

 

با توجه به روایات مختلفی که در خصوص مراجعه به فقیه واجد‌ شرایط از سوی اهل بیت به دست ما رسیده است، مسئلهٔ رجوع به فقیه جامع‌الشرایط در دوران غیبت برای ما اثبات می‌شود. اما باید ببینیم که این مسئله فقط از طریق روایات قابل استناد است یا از راه عقل نیز می‌توان به این موضوع رسید.

تمام احکام دین اسلام بر پایهٔ مبانی عقلی استوار است پس عقل حکم می‌کند که دین درمورد چگونگی اجرای این احکام نیز فکری کند و برای آن چاره‌ای بیندیشد، زیرا در غیر این صورت، وجود تمام این دستورات بی‌معنا خواهد بود. اسلام مجموعهٔ کاملی از قوانین و دستورات گوناگون در زمینه‌های مختلف زندگی انسان همچون قوانین قضایی و حکومتی است. اسلام همچنین احکامی دارد که اجرا شدن آن‌ها فقط منوط به این است که حاکمی در رأس کار باشد.

به همین علت، قطعاً فردی باید مسئولیت اجرای این قوانین را به عهده داشته باشد. آن شخص همچنین باید آگاه به این احکام باشد تا بتواند به بهترین شکل آن‌ها را اجرا کند. پس ادارهٔ این امور فقط به دست اسلام‌شناسی کامل محقق خواهد شد.*

[*ولایت‌فقیه ویژهٔ جوانان، محمدرضا اکبری، انتشارات مسجد مقدس جمکران]

 

4ae

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • چهارشنبه ۸ دی ۰۰

دلایل روایی رجوع به فقها

{مهدویت و ولایت فقیه - شماره 3}

 

روایات مختلفی در مورد لزوم رجوع به فُقها در شرایط غیبت ذکر شده است که یکی از معتبرترینِ آن‌ها، روایت عمربن‌حنظله است. امام صادق در بخشی از این روایت، خطاب به عمربن‌حنظله فرموده‌اند: «...دقت کنید و کسی را که روایات (و علوم ما) را دارا است و نظر در حلال و حرام ما دارد (اهل فهم و استدلال است) و احکام اسلامی را می‌داند، او را داور قرار دهید؛ چراکه من او را حاکم قرار دادم...»*۱

در این روایت، امام، فقیهی را که دارای شرایطِ ذکر شده باشد؛ نه تنها به‌عنوان داور در امور قضایی، بلکه به‌عنوان حاکم معرفی می‌کنند. قطعاً حاکم کسی است که تمامی شئون حکومتی را دارا است. پس می‌شود به این نتیجه رسید که طبق کلام اهل بیت، مسلمانان در دوران غیبت وظیفه دارند به فقهایی که شرایط کامل را داشته باشند، مراجعه کنند و باید این افراد را به عنوان حاکم در امور قرار بدهند.*۲

[۱. وسائل‌الشیعه، ج۱۸، ص۹۹؛ 2. کتابع‌البیع، امام‌خمینی، ج۲، ص۴۸۰]

 

3ae

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • يكشنبه ۲۸ آذر ۰۰

راه چاره

{مهدویت و ولایت فقیه - شماره 2}

 

شاید اولین سؤالی که پس از غیبت امام مهدی برای هرکس پیش آمد، این باشد که چطور می‌توانیم در شرایط غیبت درحالی‌که از داشتن امام محروم هستیم به سعادت برسیم؟ آیا خدا ما را در این شرایط رها کرده و فکری برای آیندۀ انسان‌ها نکرده است؟

مشخص است قطعاً خدایی که انسان را از روز اول تنها نگذاشته، اکنون نیز او را بی‌سرپرست نمی‌گذارد بلکه در همین شرایط نیز برنامه‌ای برای انسان تنظیم کرده و این برنامه را از راه‌های مختلفی که یکی از آن‌ها، کلام خود اهل‌بیت است به مردم معرفی کرده است.

زمانی که اسحاق بن یعقوب در نامه‌ای خطاب به امام زمان از راهکاری برای حل سؤال‌های پیش آمده (در دوران غیبت) پرسید، امام در پاسخ فرمودند: «وَ اَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةِ فَارْجِعُوا فِیهَا اِلَى رُوَاةِ حَدِیثِنَا؛ فَاِنَّهُمْ حُجَّتِى عَلَیکُمْ وَ اَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَیهِمْ...؛ اما در رویداد‌ها به راویان احادیث ما رجوع کنید. همانا ایشان حجت من بر شما هستند و من حجت خداوند بر ایشانم...»*۱

امام در این روایت فرموده‌اند به راویان حدیث مراجعه کنید اما مشخص است که فقط راوی حدیث بودن ملاک نیست بلکه مقصود راویانی هستند که اهل فقاهت باشند زیرا کسی که صرفاً راوی حدیث بوده و شناختی از فقاهت در دین ندارد، قطعاً قابلیت اینکه مردم به او مراجعه کنند را نخواهد داشت.*۲

[۱. شیخ صدوق، کمال‌الدین و تمام‌النعمة، ج ۱، ص ۴۸۴؛ 2. شرح چهل حدیث]

 

2ae

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • پنجشنبه ۱۸ آذر ۰۰

گذر زمان

{مهدویت و ولایت فقیه - شماره 1}

 

تابه‌حال به گذشته فکر کرده‌اید؟ به یاد دارید که وضعیت تکنولوژی، مثلاً گوشی‌های موبایل و سیستم‌های کامپیوتری، چطور بود؟ حالا آن شرایط را با اوضاع فعلی مقایسه کنید و ببینید در چه زمینه‌هایی پیشرفت داشته‌ایم؟ سؤال اینجاست که بشر با وجود این همه پیشرفت در زمینه‌های مختلف، چقدر توانسته به سمت انسانی بهتر شدن حرکت کند؟

چیزی که مشخص است این است که قطعاً بشر با وجود پیشرفت علمی، نتوانسته به سمت اهداف والای انسانی حرکت کند. سؤال این‌جاست که آیا ما در طول مسیر تاریخ، هیچ راهنمایی نداشته‌ایم؟ قطعاً جواب این سؤال منفی ا‌ست.

حقیقت این است که خداوند، پیامبران و ائمه را به‌ عنوان راهنما در مسیر زندگی انسان‌ها قرار داده است و اگر مردم به آن‌ها رجوع می‌کردند، مسیر هدایت انسان‌ها قطعاً طور دیگری رقم می‌خورد.

اما غفلت و جهل ما باعث شد که تک‌به‌تک آن‌ها مظلوم واقع شوند، برای همین خداوند آخرین ذخیرۀ الهی را در پس پردۀ غیبت قرار داد و شرط آمدن و حضورش در میان مردم را رسیدن آن‌ها به لیاقت و شایستگی قرار داد.

آنچه در ادامه به آن خواهیم پرداخت، شناخت وظیفۀ خودمان، در دوران غیبت است. تا بدانیم اکنون که از فیض امام معصوم محروم هستیم، چه کسی می‌تواند وظیفۀ هدایت و رهبری مردم را بر عهده داشته باشد؟ پس برای رسیدن به پاسخ این سؤال و سؤالات مهم دیگر، حتماً در این سلسله ‌پیام‌ها همراه ما باشید.

 

1ae

 

منبع : کانال مهدیاران (Mahdiaran@)

  • سه شنبه ۹ آذر ۰۰
امام صادق (علیه السلام) :
هر کس خوشحال می شود و دوست دارد که در شمار یاران حضرت مهدی باشد، باید سه ویژگی داشته باشد: منتظر بودن، با وَرَع بودن، اخلاق بزرگوارانه داشتن.
(ورع یعنی دوری از گناه، تقوا داشتن و دوری از مکروهات و شُبَهات)
طبقه بندی موضوعات
آرشیو مطالب